Abstract:
هدف از این مطالعه، بررسی پیامدهای افزودن خانوار غیرریکاردویی به مدل DSGE در انتخاب سیاست پولی بهینه رمزی و به تبع آن، تأثیرپذیری متغیرهای کلان اقتصاد (نظیر تولید، تورم، مصرف و رشد نرخ ارز اسمی) است. از این رو، پس از تخمین الگوی اقتصاد ایران، سیاست پولی بهینه رمزی از بین 6 آلترناتیو سیاست پولی انتخاب شد. سپس طی دو سناریو، خانوار غیرریکاردویی به الگو اضافه میشود. در سناریوی اول، خانوار غیرریکاردویی شامل 20 درصد خانوارها و در سناریوی دوم شامل 40 درصد خانوارها میباشد. سپس سیاست پولی بهینه رمزی برای این دو سناریو نیز انتخاب گردید. نتایج پژوهش، نشان میدهد که: اولاً، هرچه میزان درصد خانوارهای غیرریکاردویی در الگو بیشتر شود، سیاستگذار پولی از هدفگذاری متغیرهای پولی فاصله میگیرد و به هدفگذاری تولید، اهمیت بیشتری میدهد؛ ثانیاً، اگر سیاست پولی بهینه رمزی بدون در نظر گرفتن خانوار غیرریکاردویی در الگو انتخاب شود، در قبال شوک افت قیمت نفت، شوک کاهش تقاضای پول و شوک افزایش تورم خارجی، عکسالعمل بخش تولید و مصرف در سناریوی 1 و 2، اختلاف معناداری با الگوی پایه دارند. اما بخش مصرف و تولید در پاسخ به شوک افزایش نرخ ارز اسمی، تقریباً عکسالعمل مشابهی در هر سه الگو دارند.
The purpose of this study is to investigate the impact of adding a non-Ricardian household to a DSGE model in choosing the Ramsey optimal monetary policy and consequently the effects on macroeconomic variables (such as output gap, consumption gap, inflation, and rising nominal exchange rate). Therefore, after estimating a model for the Iranian economy, the Ramsey optimal monetary policy was selected from 6 monetary policy alternatives. Then, in two scenarios, a non-Ricardian household is added to the model. In the first scenario, the non-Ricardian household consists of 20% of households and in the second, it consists of 40% of households. Then, Ramsey optimal monetary policy was selected for these two scenarios. The results show that the when the percentage of non-Ricardian households in the model increases, monetary policy-maker deviates from targeting monetary variables and gives more importance to production targeting. Second, if Ramsey optimal monetary policy is chosen without considering the non-Ricardian household in the model, in facing the shock of falling oil prices, the shock of declining money demand and the shock of rising external inflation, the responses of the production and consumption sectors in scenarios 1 and 2 are significantly different from the baseline model. But the consumption and production sectors have almost the same reactions in three models in response to the shock of the rising nominal exchange rate.
Machine summary:
نتایج پژوهش ، نشان میدهد که : اولا، هرچه میزان درصد خانوارهای غیرریکاردویی در الگو بیشتر شود، سیاستگذار پولی از هدفگذاری متغیرهای پولی فاصله میگیرد و به هدفگذاری تولید، اهمیت بیشتری میدهد؛ ثانیا، اگر سیاست پولی بهینه رمزی بدون در نظر گرفتن خانوار غیرریکاردویی در الگو انتخاب شود، در قبال شوک افت قیمت نفت ، شوک کاهش تقاضای پول و شوک افزایش تورم خارجی، عکس العمل بخش تولید و مصرف در سناریوی ١ و ٢، اختلاف معناداری با الگوی پایه دارند.
Ricardian and Non-Ricardian Households ویژگی مدل DSGE مطالعات بوستانی (١٣٩١)، جعفری صمیمی و همکاران (١٣٩٣)، نحوه قیمتگذاری و چسبندگی قیمت صمدی و اوجی مهر (١٣٩٤)، همتی و همکاران (١٣٩٥)، توکلیان و جلالی نائینی (١٣٩٦) و نخلی و همکاران (٢٠٢٠) جعفری صمیمی و همکاران (١٣٩٦) سیاست پولی تعهدی در برابر صلاحدیدی توکلیان و جلالی نائینی (١٣٩٦) افضلی ابرقویی و همکاران (١٣٩٥) نظام های ارزی مختلف توکلیان و جلالی نائینی (١٣٩٦) نوسانات بازار کار احسانی و همکاران (١٣٩٦)، جوان و همکاران (١٣٩٧) تقی پور (١٣٩٣)، خیابانی و امیری (١٣٩٣)، صلوی تبار و شیرین بخش (١٣٩٣)، ربیعی همدانی و پدرام (١٣٩٣)، تولید و صادرات نفت منظور و تقی پور (١٣٩٣)، فرجی و افشاری (١٣٩٥)، توکلیان و جلالی نائینی (١٣٩٦) و نخلی و همکاران (٢٠٢٠) جعفری صمیمی و همکاران (١٣٩٣)، ضمن طراحی الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی برای اقتصاد ایران ، نشان دادند که تکانه درآمد نفتی، تکانه مخارج دولتی و تکانه رشد حجم پول ، موجب افزایش تولید و تورم میشود؛ ولی تکانه بهره وری، به افزایش تولید و کاهش تورم منجر میشود.