Abstract:
در روزگار کنونی با توسعه افکار عمومی به لحاظ اجتماعی و رویکرد جامعه شناسی، اصلاح و تربیت مجرمان از اهداف مهم مجازات می باشد. به گونه ای که هدف سیاست های جامعه و برنامه ریزی های روان شناسان، حقوقدانان و جامعه شناسان بر این مبتنی است که محکومین تحت تاثیر اقدامات و تمهیدات موثر اصلاح شده و مجدد به دامان جامعه ازگردند و مانند دیگران زندگی شرافتمندانه ای داشته باشند. در این نوشتار رویکرد جامعه شناختی فقهی و حقوقی را ه شفاعت در تعزیرات مورد بررسی قرار می دهیم. یکی از تفاوتهای حدّ و تعزیر که در متون روایی و به دنبال آن در متون فقهی و آراء فقهاء مطرح می باشد عدم جواز شفاعت در حدّ و جواز شفاعت در تعزیر است ، چنانچه کسی از قاضی یا حاکم در خواست کند جرم فرد دیگری را ببخشد یا خواسته او را عملی نماید ، این وساطت و میانجیگری را شفاعت گویند و کسی که این درخواست را دارد شافع و شفیع و آن کسی را که شفاعت را می پذیرد مشفِع و یا مشفوعٌ لَدَیه می نامند ، شفاعت بین اصحاب دعوی در دعاوی حقوقی و دعاوی کیفری که از جنبه حق الناس برخوردار می باشند و نیز شفاعت بین قاضی و مجرم در امور کیفری حقاللهی نوعی راهکار اخلاقی و غیر قضایی در حل و فصل اختلافات حقوقی است که برخاسته از رویکرد جهان بینی توحیدی اسلام ، در منابع فقهی می باشد
Nowadays, with the development of social opinion in a social way and a sociological approach, the correction and education of criminals is one of the important goals of punishment. So that the goal of society policies and planning of psychologists, lawyers and sociologists is based on the convicts under the influence of effective measures and arrangements to be reformed and return to society and have a dignified life like others. In this article, we examine the jurisprudential and legal sociological approach to intercession in punishments.One of the differences between hadd and ta'zir in narrative texts, followed by jurisprudential texts and the opinions of jurists, is the impermissibility of intercession in hadd and the permission of intercession in ta'zir, if one asks a judge or ruler to forgive another person or To carry out his request, this mediation is called intercession, and the one who has this request is called the intercessor, and the one who accepts the intercession is called the intercessor or the intercessor of the lady, the intercession between the litigants in legal and criminal cases. Which have the aspect of human rights and also intercession between the judge and the offender in criminal matters. Due to the importance of intercession in ta'zir,
Machine summary:
يکي از تفاوتهاي حد و تعزير که در متون روايي و به دنبال آن در متون فقهي و آراء فقهاء مطرح مي باشد عدم جواز شفاعت در حد و جواز شفاعت در تعزير است ، چنانچه کسي از قاضي يا حاکم در خواست کند جرم فرد ديگري را ببخشد يا خواسته او را عملي نمايد ، اين وساطت و ميانجيگري را شفاعت گويند و کسي که اين درخواست را دارد شافع و شفيع و آن کسي را که شفاعت را مي پذيرد مشِفع و يا مشفوعٌ لديه مي نامند ، شفاعت بين اصحاب دعوي در دعاوي حقوقي و دعاوي کيفري که از جنبه حق الناس برخوردار مي باشند و نيز شفاعت بين قاضي و مجرم در امور کيفري حق اللهي نوعي راهکار اخلاقي و غير قضايي در حل و فصل اختلافات حقوقي است که برخاسته از رويکرد جهان بيني توحيدي اسلام ، در منابع فقهي مي باشد .
احکام کيفري ، تعزيرات ، جامعه شناسي ، حدود ، سياست کيفري ،شفاعت مقدمه وجود مراحل دادرسي از قبيل : مرحله کشف جرم ، تعقيـب ، دادرسـي و محاکمه ، صدور حکم و اجراي آن نيز به نوبه خود اين پرسش را مطرح مي کند که : أدله جواز شفاعت در تعزيرات ، ناظر به شفاعت در کدام مرحلـه اسـت ؟ همچنين در خصوص شفاعت ممنوع در تعزيرات اين سؤال وجود دارد که : مقصود از شفاعت نکوهيده شفاعت نزد چه کسي اسـت ؟ آيـا شفاعت نزد امام يا قاضي مراد است ؛ يا شفاعت نزد زيان ديده از جرم ؟ اين قبيل سؤالات در متون فقهي و حديثي چندان پاسخ داده نشده است حتي بسـياري از متـون فقهـي از بيان صريح حکم شفاعت در تعزيرات سکوت کرده اند.