Abstract:
بیماری کرونا با توجه به همهگیری و سرعت انتقالی که دارد به سرعت در تمام جهان گسترش یافت. لذا پیشگیری از گسترش و همچنین رشد بیماری حائز اهمیت است. در رابطه با پیشگیری و جلوگیری از شیوع بیماری وظایفی بر عهده دولتها و افراد در جامعهای که زندگی میکنند قرار گرفته است. در صورت عدم همکاری و مبارزه با بیماری کرونا این اشخاص مسئول شناخته و بایستی جبران خسارت بکنند. مسئولیت دولتها در قبال مردم جامعه و جبران خسارتهایی که به دلیل شیوع بیماریهای واگیردار بر آنها تحمیل شده انکار ناپذیر است. همچنین دولتها با توجه به تواناییها و اختیاراتی که به واسطه حاکمیت دارا میباشند میتوانند از شیوع بیشتر بیماریهای واگیردار پیشگیری کنند با استناد به قوانین بین المللی در رابطه با بیماریهای واگیردار که کشورها به آن ملحق شدهاند و قوانین داخلی، و اگر فرد بر اثر تقصیر موجب بیمار شدن دیگری گردد باید خسارت مادی یا معنوی ایجاد شده را جبران کند. مسئولیت مدنی یکی از مباحث مهم حقوق خصوصی است که به عنوان ضمانت اجرا حقوق فردی محسوب میشود. همچنبن طبق ضوابط و قواعد عمومی باب ضمان، انتقال بیماری یا ویروس خطرناک مانند کرونا یا ایدز به دیگری به مثابه ایراد صدمه به دیگری بوده و میتواند ایجاد کننده رابطه استناد و مسئولیت باشد. مطابق تعریف جنایات، انتقال بیماری میتواند عناوین جنایات عمدی، شبه عمدی و خطای محض را در فروض مختلف مساله، محقق سازد هر چند که اثبات رابطه انتساب در مقام دادرسی در مواردی مانند انتقال ویروس کرونا که دوره نهفته و کمون نسبتا طولانی دارد، امری بسیاری سخت است.
Machine summary:
٢٩ ١- جرم انگاري کرونايي به نظر مي رسد در رابطه با جرم انگاري رفتارهايي که باعث شيوع بيماري واگيـردار مـي شود دو موضع را مد نظر قرار بدهيم : ١- از يک منظر تصويب اين قوانين در عمل ممکن است بي فايده باشـد، در نظـر بگيريـد فردي علي رغم ابتلا به اين ويروس براي انجام کارهاي روزمره و تأمين هزينه هـاي زنـدگي در محل کار خود حضور يابد و پروتکل هاي بهداشتي را رعايت نکند و نيز بـراي فـرار از جريمه و مجازات علائم بيماري خود را مخفي کند و دروغ بگويـد.
(السان : ١٣٨٨: ٧٨) در واقع هدف از طرح مسئله آن است که چرا دولت بايد در مورد بيماريهاي واگيـردار کـه هيچ نقشي در ايجاد آن ندارد، مسئول باشد و مستمسک اين التزام چيست ؟ الف - نظام جبران شايد نخستين هدفي که از مسئوليت مدني مد نظر بوده ، جبران خسـارت بـوده اسـت کـه در نتيجه عمل يک شخص به ديگري وارد ميآمد.
. ـ اسـت ، ميتوان جنبه هايي را نيز از اين نظام براي پرداختن تئوري مسئوليت عام ، وام گرفت ؛ اينکه دولت مسئول بايد تمام تلاش خويش را براي بازگردادن وضـعيت سـابق بـه عمـل آورد؛ اگرچـه ايـن کوشش ، به ويژه در مورد زيانهاي جاني، بي ثمر ميماند، طنين انداز آهنگ وجدان زيانديدگان از بيماريهاي واگيردار در دل دولتمردان به شمار مي آيـد تـا مقـداري پايـدارتر بينديشـند و بـراي رسيدن به انطباق جبران با خسارت ، به راه حل «پيشگيري» روي آورند.