Abstract:
کاربست رویکردهای نشانهشناسی در مطالعۀ مضامین سکهها با توجه به ویژگی نوشتاری ـ تصویریِ عناصر بصری سکه، معانی مستترتر و ضمنی آنها را نسبت به سایر متون هنری بهتر میتواند آشکار نماید. این پژوهش با اتکا بر رویکردهای نشانهشناسی (بهویژه مفاهیم پساساختارگرایی آن)، مضامین موجود در عناصر بصری سکههای ایلخانی را مطمح نظر قرار داده و در این راه از نظریۀ مشروعیت قدرت «دیوید بیتهام» نیز بهره جسته است. سؤال اصلی پژوهش این است که برهمکنش و روابط معنایی رمزگانهای سکههای ایلخانی به چه صورت بوده و نظامهای نشانهای در آنها چگونه متجلی شده است؟ بر همین اساس دادهها بهصورت کتابخانهای ـ آرشیوی جمعآوری و سپس مفاهیم موجود در آنها به روش تحلیلی ـ تاریخی موردمطالعه قرار گرفتند. طبق یافتهها کاربرد این روش پارادایمهای گستردهتری را در مطالعه سکه درگیر مینماید و منجر به درک معناهای ضمنی در مضامین سکهها میشود. بر این اساس معانی عناصر سکههای دوره هلاکوخان تا اواسط حکومت آباقاخان نشانگر تلاش خوانین برای کسب سطح اول مشروعیت و مفاهیم سکههای اواخر آباقاخان تا گیخاتو نشان از عدم موفقیت خوانین ایلخانی در پیشبرد اهداف توجیهی خود و چالش فقدان اعتقادات مشترک (سطح دوم مشروعیت)، با ضرب سکههایی با مضامین مسیحی، یهودی (ستاره داوود) و حتی شیعی دارد. در دوران پس از غازان خان تا انقراض حکومت، همنشینی رمزگانهای اسلامی، اویغوری و ایرانی در مضامین سکهها همزمان با سطح سوم مشروعیت در بطن جامعه ایلخانی اتفاق میافتد. در این دوره مظاهر ارکان اصلی قدرت (اعم از سیاسی، مذهبی و اقتصادی) بهگونهای متناسب در مضامین سکهها همنشین شده و بازتابی از شبکۀ قدرت هستند. در این دوره معانی سکهها از طریق بسطِ روابط بینامتنی با سایر حوزهها به نوعی نشانگی تبدیلشدهاند.
The application of semiotic approaches in the study of the themes of coins, considering the written-visual feature of the visual elements of coins, can reveal their hidden and implicit meanings than other artistic texts. Relying on semiotic approaches (especially its poststructuralist concepts), this study has considered the themes in the visual elements of the Ilkhanids coins and in this way has used the theory of legitimacy of power of David Bettham. The main question of the research is “what is the interaction and semantic relations of the codes of the Ilkhanid coins?”; and “how are the symbolic systems manifested in them?” The data was collected using library resources and implementing an analytical-historical approach. The results reveal that using this method involves broader paradigms and leads to a better understanding of connotations in coin themes. The meanings of visual elements in coins of Hulagu Khan reign until the middle of Abaqa Khan rule indicate the Khans' efforts to gain the first level of legitimacy and the elements in coins near the end of Abaqa Khan rule to Gaykhatu Khan indicate the Khans’ failure to promote their justification goals and lack of common beliefs (the second level of legitimacy) by minting coins with Christian, Jewish (Star of David) and even Shiite themes. After Ghazan Khan until the extinction of the Ilkhanate dynasty, the coexistence of Islamic, Uyghur and Iranian codes in the coin themes occurs simultaneously with the third level of legitimacy in the society. In this period, the symbols of the main pillars of power (political, religious and economic) coexist harmonically in the coin themes and are a reflection of the power network. In this period, the meanings of coins had become a kind of semiosis through the expansion of intertextual connections with other areas.
Machine summary:
اين پژوهش با اتکا بر رويکردهاي نشانه شناسي (به ويژه مفاهيم پساساختارگرايي آن )، مضامين موجود در عناصر بصري سکه هاي ايلخاني را مطمح نظر قرار داده و در اين راه از نظريۀ مشروعيت قدرت «ديويد بيتهام » نيز بهره جسته است .
سؤال اصلي پژوهش اين است که برهم کنش و روابط معنايي رمزگان هاي سکه هاي ايلخاني به چه صورت بوده و نظام هاي نشانه اي در آن ها چگونه متجلي شده است ؟ بر همين اساس داده ها به صورت کتابخانه اي ـ آرشيوي جمع آوري و سپس مفاهيم موجود در آن ها به روش تحليلي ـ تاريخي موردمطالعه قرار گرفتند.
در نشانه شناسي لايه اي از دو طريق مي توان به خوانش متن و کشف لايه هاي معنايي راه يافت ؛ نخست روابط درون متني ٢ که روشي براي تفسير متن با توجه به نشانگان ها و رمزگان هاي موجود در خود متن است (صفوي، ١٣٩٧: ٦١) و دوم روابط بينامتني که در آن به نحوة انعکاس و تأثير بافت (عوامل مختلف تأثيرگذار در نقوش سکه ها) در يکديگر توجه ميشود (گراهام ، ١٣٨٥: ٢٢) ترکيب و ترتيب عناصر سازنده يک متن نيز عبارت اند از روابط «همنشيني »٣ و روابط «جانشيني »٤.
دوره اول : هلاکوخان تا اواسط حکومت آباقاخان (سطح اول مشروعيت ) با بررسي مضامين حک شده در سکه هاي ايلخانان مشخص ميشود بخش زيادي از آن ها مربوط به مفاهيم اسلامي هستند که در کنار ساير مضامين و عناصر حضور دارند.