Abstract:
نوستالژی در معنای عام کلمه، پدیدهای است که سـابقهای به قدمت زندگی بشری داشته و همـواره یکی از دغدغههای زندگی بشری بوده است. اما سابقه ی این امر در معنای خاص، یعنی نوستالژی ادبی که مدّ نظر این مقاله است، اصطلاحی است که از روان شناسی وارد ادبیات گردیده و در شعر شعرای معاصر از نمود خاصی برخوردار میباشد. چرا که در ادبیات معاصر به دلیل شرایط سیاسی، اقتصادی، خانوادگی، روحی شاعر و پیش رفتهای سریع و حیرت آفرین تمدن و صنعت و دیگر شرایط موجود زمانی و مکانی دوره ی معاصر، این پدیده بارزتر و متنوع تر شده و خود را به عنوان یک موضوع مهم و اساسی، بر شعر شعرا تحمیل کرده است. بدیهی است که بسیاری از موضوعات ادبی که ریشه در روان شناسی داشته و بعدها وارد ادبیات شدهاند، تنها اختصاص به شعرای یک ملت نداشته، بلکه به عنوان موضوعاتی عمومی و بشری همواره به عنوان دغدغه ی خاطر شعرای ملت های گوناگون، مطرح بودهاند. مقاله ی حاضر پدیده نوستالژی را به گونه ای تطبیقی در شعر برخی شعرای معاصر ایرانی از جمله نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، نادر نادرپور و منوچهر آتشی و برخی شعرای معاصر عراقی از جمله بدر شاکر السیاب، عبد الوهاب البیاتی و بلند الحیدری مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.
The nostalgic phenomenon, as a psychological topic, is one of the features of the contemporary
literature and art and a real reflection in the literature which has been always considered in the
literal history, and it has never been ignored. Always, there have been some poets who decide
to immigrate because of disagreement with the society or the government or any other reasons.
Therefore, nostalgia is a phenomenon that has a history as long as the human life, and it has
always been one of the concerns of human. However, literal nostalgia, which is the topic of the
present paper, is an expression which is entered to literature from psychology, and it has a special
manifestation in the contemporary poems because this phenomenon is more prominent and
diverse in the contemporary literature, because of political, ecological, and moral conditions of
the poets and fast progress of civilization and industry and other spatial and temporal conditions
of the contemporary era, and it imposes itself to the poems as an important and basic topic. It
is obvious that many literal topics, which rooted in psychology and then entered the literature,
do not just belong to the poems of one nation, but it is considered as a public topic and as the
concern of the poets of various nations. The present paper studied the nostalgia phenomenon
in a comparative way in the poems of some Iranian contemporary poets including Nima Yushij,
Mehdi Akhavan Saleth, Naser Naderpour and Manouchehr Atashi, and some Iraqi contemporary
poets including Badr Shaker Al-siyab, Abdol Vahab Al-bayati and Boland Al-Heydari.
Machine summary:
چرا که در ادبيات معاصر به دليل شرايط سياسي ، اقتصادي ، خانوادگي ، روحي شاعر و پيش رفت هاي سريع و حيرت آفرين تمدن و صنعت و ديگر شرايط موجود زماني و مکاني دوره ي معاصر، اين پديده بارزتر و متنوع تر شده و خود را به عنوان يک موضوع مهم و اساسي ، بر شعر شعرا تحميل کرده است .
از جمله عوامل پيدايش اين حس دل تنگي مي توان به موارد زير اشاره نمود: به ياد آوردن خاطرات دوران کودکي و نوجواني ، حبس و تبعيد، مهاجرت ، غم و درد پيري و انديشيدن به مرگ ، دور افتادن از سرزمين مادري به دلايل سياسي و اقتصادي ، از دست دادن يکي از عزيزان ، پيدايش يک بيماري در فرد، احساس تنهايي ، ترس از مشکلي که ممکن است در آينده براي او به وجود آيد.
در دوره ي معاصر نيز، به دليل برخي عوامل ، از جمله عوامل مالي و سياسي و غيره ، عده اي از شعرا، راه غربت را در پيش گرفته و در سرزمين ديگري سکونت گزيده اند که به عنوان نمونه ، مي توان به شعراي مهجر شمالي و جنوبي اشاره نمود که اين امر، خود عاملي براي پيدايش شعر غربت در اشعار آنان شده است .
اين احساس اندوه و گرفتگي روحي که به عللي هم چون دوري از سرزمين مادري و درد وطن ، حسرت خوردن بر گذشته ، ميل به بازگشت به خانه و کاشانه ، احساس غربت و به ياد آوردن گذشته هاي درخشان و شيرين زندگي شاعر و اديب در وجود او شکل مي گيرد، در اشعار شعراي پارسي زبان گذشته نيز وجود داشته است .