Abstract:
هرگاه علیه شخصی در دادگاه و نزد قاضی اقامه دعوی شود، مدعیعلیه یا بر ثبوت ادعای مدعی اقرار و اعتراف مینماید، یا سکوت و یا هم انکار؛ در فرض اقرار، اگر واجد شرایط باشد، دعوی علیه او فیصله یافته و ملزم به ادای حق میشود و در صورت سکوت نیز حاکم وی را وادار به اقرار یا انکار مینماید که اگر اصرار بر سکوت داشته باشد بازهم علیه او حکم صادر میگردد؛ در فرض انکار مدعیعلیه، مدعی باید اقامه بینه کند تا به نفع او حکم گردد؛ اما اگر بینه اقامه نکند میتواند استحلاف و در خواست سوگند از مدعیعلیه در نزد قاضی داشته باشد. آنگاه جواب منکر و مدعیعلیه چهار صورت خواهد داشت: بر نفی ادعای مدعی سوگند یاد میکند، که در این صورت حاکم بر برائت او حکم نموده و دعوا خاتمه مییابد، یا سوگند را به مدعی رد میکند و مدعی یا سوگند میخورد و حاکم به نفعش حکم میکند و یا هم امتناع میورزد که دعوایش ساقط میشود، یا اینکه مدعیعلیه نکول و یا هم سکوت میکند
According to narrations, consensus of foqaha and legal texts, the oath of the defendant in court, if done with the request of the plaintiff and the permission of the judge, as long as it has not been refuted by the defendant or the judge, has external and internal effects such as the peremptory termination of the plaintiff's action, extinction of the right of retribution, the extinction of the right of demand, and so on. Of course, these effects appear when the oath is true and enjoys all the requirements, but the false oath, in addition to the afterlife punishment and legal punishment for the oath, does not create any change in the fact and the position of proof, and the defendant is still under an obligation and indebted and obliged to pay the debt, and the property is in possession of the right holder. There are four possibilities proposed as to whether the main cause is the oath itself, the permission or ruling of the judge; the strongest of these is the probability based on which, effects are the judged property that is issued on the basis of the oath, or in other words, an oath can be effective that the rule of judge as a concurrent condition goes with it.
Machine summary:
واژگان کلیدی: انکار مدعیعلیه، اقرار، سوگند مقدمه در فرض نکول که بگوید نه سوگند میخورم و نه سوگند را به مدعی رد میکنم، بین فقها دو نظر وجود دارد؛ برخی مانند شيخ مفيد در مقنعه (مفيد،1413: 720 ) شيخ طوسى در کتاب مقنعه (طوسی، 1387، 8 : 90) و در کتاب خلاف (خلاف، 1403، 3 : 310) شيخ صدوق و پدرش (شهید ثانی،1407، 1: 283) بدین باورند که بلافاصله علیه مدعیعلیه حکم صادر شده و دعوی به نفع مدعی فیصله مییابد، ولی مشهور فقها میگویند در این صورت حاکم سوگند را به مدعی بر میگرداند که اگر انجام داد به نفعش و اگر سرباز زد به ضررش حکم شده و دعوی خاتمه مییابد (همان: 273) (موسوی اردبیلی، 1423، 2: 103/104/117) (محمدی، بی تا، 2: 273).
(موسوی اردبیلی، 1423، 2 : 103) ماده 283 قانون آیین دادرسی مدنی: «دادگاه نمیتواند بدون درخواست - سوگند استظهاری سوگندى است كه مدعى علاوه بر شاهدى كه بر صحت ادعاى خود مىآورد، ادا مىكند؛ مانند آنجاییکه عليه ميّت ادعای کرده باشد.
1 دلایل اثبات آثار دلایل آثار چیست؟ فقها برای آثار سوگند به دلایلی از جمله چندین روایت و نیز اجماع تمسک نمودهاند که در ذیل ذکر میگردد: الف: روایات 1- موثّقه ابن ابي يعفور، از امام صادق عليه السلام: «إذا رضي صاحب الحقّ بيمين المنكر لحقّه، فاستحلفه فحلف أن لا حقّ له قِبَلَه، ذهبت اليمين بحقّ المدّعي، فلا دعوى له.