Abstract:
یک راه برای آگاهی از مکاتب اخلاقی رایج در دوران حیات اهل بیت (ع) شناخت اندیشههای شاگردان ایشان است. به نظر میرسد شاگردان اهل بیت (ع) نقش مهمی در شکلگیری و تحول اندیشههای اخلاقی عصر خود داشتهاند. از شخصیتهای مهم و اثرگذار شیعی در این دوران جابر بن یزید جُعفی است. وی در میان شاگردان امام باقر (ع) از شاگردان خاص آن امام، و از نگاه عالمان عامۀ مسلمانان هم از تابعین بهشمار میرود. براینپایه، شناخت اندیشۀ اخلاقی او باید مهم تلقی شود. مطالعاتی که تا کنون دربارۀ روایات اخلاقی جابر صورت گرفتهاند مبانی هستیشناسانه و انسانشناسانۀ تفکر اخلاقی او را بازمینمایند؛ آنسان که میتوان برپایۀ آنها دریافت خیر اعلایی که از نگاه جابر باید با سلوک اخلاقی حاصل کرد کدام است. بااینحال، در آنها این معنا تبیین نشده است که شیوۀ سلوک بهینۀ اخلاقی برای دستیابی به آن خیر اعلا چیست. در این مطالعه بنا ست با تحلیل روایات رسیده از جابر جعفی شیوۀ سلوک اخلاقی بهینه از نگاه وی را بازشناسیم.
One way to be aware of the common moral schools during the life of the Ahl al-Bayt (AS) is to know the thoughts of their students. It seems that the students of Ahl al-Bayt (AS) have played an important role in the formation and evolution of moral ideas of their time. One of the most important and influential Shiite figures in this period is Jabir bin Yazid Ja'fi. Among the students of Imam Baqir (AS), he is one of the special students of that Imam, and from the point of view of the general Muslim scholars, he is also considered a follower. Finally, understanding his moral thought must be considered important. The studies that have been done so far on Jabir's moral narratives reveal the ontological and anthropological foundations of his moral thinking; What are the people on the basis of which one can receive the supreme good that, in Jabir's view, should be achieved through moral conduct? However, they do not explain the meaning of the method of morally optimal conduct to achieve that supreme good. In this study, by analyzing the narrations received from Jaber Jafi, we are to recognize the method of optimal moral behavior from his point of view.
Machine summary:
براي نمونه ، در کوشش براي بازشناسي انديشه هاي جابر جعفي، نبايد تصور کـرد چون روايات وي در اصل نه گفتار او بل که سخنان ائمـه ع انـد، بينش هـاي او را بازنميتابانند: بيترديد ذهنيت ها و بينش هـاي جـابر هـم در انتقـال پرسـش هاي جامعه به ائمه ع ــ خاصه امام باقرع ــ و هـم در انتقـال پاسـخ امـام بـه جامعـه دخالت داشته است ؛ به اين معنا که جابر طرح برخي پرسش ها در پيش گاه امـام و نشر برخي سخنان امام معصوم را به تناسب اجتهاد و تشخيص خويش در اولويت ديده ، و از ميان مباحث بسيار، تنها تکيه و تأکيد بر نشر شماري از انديشه ها را بـا ِ ِ اجتهاد خويش براي انتقال به ديگران در اولويت ديده ، و برگزيـده اسـت .
الف ) مراحل سه گانۀ سلوک فکري در روايتي مشهور که جابر آن را به وساطت امام باقرع از قول علـيع نقـل ميکنـد و گفته اند پاسخ عليع به پرسش هاي ابن کواء ـ سردستۀ خوارج ـ است (کليني، ۱۳۶۳: ۴۹/۲)، توضيحاتي در وصف ايمان ديده ميشود کـه ميتـوانش خطـوط کلـي يـک نظريۀ اخلاقي معرفت گرايانه تلقي کرد.
غير از ادعيه اي که از امـام بـاقرع روايـت ميکنـد (کلينـي، ۱۳۶۳: ۷۰/۴-۷۱، ۱۰۹/۸؛ ابن بابويه ، ۱۴۱۷: ۴۷۲؛ شيخ طوسي، ۱۳۶۵: ۱۴۰/۳)، آموزش هاي امام دربارٔە شيؤە بهينۀ طلب چيزي از خدا را نيز ميآورد؛ مثل اين کـه اگـر دعـا بـراي برادر ديني را ضميمۀ دعاي خود کند، بهتر برآورده ميشود (کليني، ۱۳۶۳: ۵۰۷/۲)، يا اين که ميشود با گزاردن نماز حاجت از خدا خير طلبيد (همان : ۴۷۰/۳)، يا اين که دعا براي پيامبر اکرم ص چه فضيلتي دارد (شيخ طوسي، ۱۴۱۴: ۶۷۸).