Abstract:
این پژوهش درصدد یافتن عواملی است که بر روابط ایران و قطر پس از پیروزی انقلاب اسلامی سایه انداخته است. لذا سوال اصلی پژوهش این است که چه عواملی بر بسط و قبض تعاملات دوجانبه ایران و قطر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ( 1979تا 2005) تاثیرگذار بوده است؟ پاسخ موقتی پژوهش این است که، اصول و اهداف سیاست خارجی متفاوت ایران و قطر و عوامل منطقهای و فرامنطقهای، توسعه و تحدید تعلاملات و روابط دوجانبه این دو دولت را در این مقطع زمانی رقم زده اند. یافته های پژوهش بر این مبنا است که روابط دو دولت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، متاسی از وقوع جنگ ایران و عراق، صدور انقلاب اسلامی و تصور تهدید دولت قطر از اشاعه انقلاب اسلامی و نیز برداشت متعارض دو کشور از امنیت منطقه ای و همچنین برداشت یکجانبه قطر از میدان گازی پارس جنوبی نیز عوامل حضور قدرت های بزرگ در منطقه و همچنین سیاست تنش زدایانه ایران و تغییر هیات حاکمه در قطر بوده است.
This descriptive-analytic study seeks to shed light on the relationship between Iran and Qatar after the advent of the Islamic Revolution. Thus, the main question of the research is: what factors influenced the expansion and acceptance of bilateral relations between Iran and Qatar after the advent of the Islamic Revolution (1979- 2005)? The tentative answer is that the differing principles and objectives pursued by Iran and Qatar in their foreign policies and regional and transnational factors have developed and restricted bilateral relations between the two states in that time period. The findings of the study suggest that relationship between the two states following the Islamic Revolution have been affected by the outbreak of the Iran- Iraq war, export of the Islamic Revolution and the threat perception of the Qatari government regarding the spread of the Islamic Revolution. Other factors that influenced bilateral ties include conflicting perceptions of regional security and Qatar’s unilateral operations in the South Pars gas field, the presence of major powers in the region, Iran’s detente policy and a change of government in Qatar.
Machine summary:
پيشينه پژوهش در رابطه با موضوع خاص روابط ايران و قطر چه از بعد اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي ، اجتماعي و غيره تا کنون پژوهشي جدي صورت نگرفته و شايد به نظر برسد که علت اصلي آن هم کوچک بودن کشور قطر است که در حقيقت با کشف گاز در ميدان شمالي آن يعني (پارس جنوبي ايران ) يک شبه تبديل به يکي از مهمترين و اثرگذارترين کشورهاي حوزه خليج فارس در زمينه انرژي شده و توجه بسياري از صاحب نظران را به خود جلب کرده و مقالات بسياري در رابطه با آن نگاشته شده است .
در ١٦ سپتامبر ١٩٧١، شوراي امنيت ورود قطر را به سازمان ملل اعلام داشت و در ٢١ سپتامبر ١٩٧١، مجمع عمومي نيز قطر را به عنوان يک عضو پذيرفت (فرامرزي ، ١٣٨١: ١٢٦-١٢٥)؛ ٦- در دهه ٧٠ ميلادي سياست قطر در منطقه خليج فارس حفظ روابط با قدرت هاي اصلي منطقه يعني ايران و عربستان بود؛ ٧- حفظ روابط سنتي با انگليس نيز از ديگر اصول پذرفته شده در سياست خارجي قطر در دهه ٧٠ م بود و با توجه به مستشاران انگليسي در دستگاه هاي سياسي و امنيتي قطر اين کشور معمولا در رابطه با اقدامات و تحرکات جهاني و منطقه اي انگليس از خود واکنش نشان نداده و يا بعضا اقدام به اتخاذ سياست موافق با انگليس مي نموده است .