Abstract:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی روانشناسانۀ شخصیتهای داستانی در قصههای مجید نوشتۀ هوشنگ مرادی کرمانی و نیکلا کوچولو نوشتۀ رنه گوسینی فرانسوی است. در این تحقیق سعی بر آن است که با تکیه بر نظریههای روانکاوی، همچون ساختار ذهن مشتمل بر «نهاد»، «من»، «فرامن»، «منِ ایدهآل»، «ایدهآلِ من» و همچنین همانندسازی به مثابهی مکانیسمی دفاعی، به درکی عمیقتر از شخصیتهای این قصهها برسیم. هریک از این ساختارها مظهر بخشی از دنیای پیچیدۀ ذهن و وجود آدمی هستند. «نهاد»، «من» و «فرامن» شخصیت انسان را شکل میدهند و همواره در حال کشمکش هستند. «نهاد» لذتجوست و «فرامن» به دنبال سرکوب خواستهها و لذتجویی «نهاد». «من» کشمکشهای میان «نهاد» و «فرامن» را کنترل میکند. «من ایدهآل» به مفهوم ارزیابی آگاهانۀ فرد از خویش است، ولی «ایدهآل من» آن بخش از وجود فرد است که میل دارد به آن دست یابد. همانندسازی نوعی مکانیسم دفاعی برای مدیریت تنشهای درونی و بیرونی است. شخصیتهای اصلی این داستانها قابلیت انطباق با این بخشها را دارند و میتوانند معرف کارکردهای اجزای ساختار ذهن باشند. این پژوهش به تحلیل این دو مجموعه داستان بر مبنای این رویکرد اختصاص دارد.
The objective of the present study is the psychological analysis of fictional characters in Majid's Tales by Houshang Moradi Kermani and Little Nicholas by Rene Goscinny. Relying on the psychoanalytical theories of the structure of the mind: "Id", "Ego", "Superego", "Ego ideal ", "Ideal ego" and Identification, we achieve a deeper understanding of the characters in these stories. The Id", "Ego", "Superego" form the human personality and are always in conflict. "Id" seeks pleasure and "Superego" seeks to suppress the requirements of the "Id". The "Ego" controls the conflicts between "Id" and "Superego". "Ideal ego" means the conscious evaluation of the individual, but "Ego ideal" is the part of the person's being that he wants to achieve. Identification is a defense mechanism to deal with internal and external stresses. The main characters of these stories correspond to these parts and can represent the functions of the components of the structure of the mind. This research is dedicated to the analysis of these two sets of narratives from this approach.
Machine summary:
در اين نوشتار ميکوشيم که ويژگيها و بازنمودهاي بخش - هاي سه گانۀ روان را در شخصيت هاي اصلي دو مجموعۀ موردنظر تبيين کنيم ، و نشان دهيم که مجيد و نيکلا که بازنمايندة مشخصه هاي نهادند، ميتوانند در تعامل با نمايندگان من و فرامن متجلي در ديگر شخصيت ها (بيبي، والدين نيکلا، خانم معلم ، آقاي معلم )، و همچنين از طريق همانندسازي توازني ميان اين سه ساحت برقرار کنند که شرط رشد و شکوفايي آنان است .
در اين تحقيق ، با استفاده از علم روانشناسي ، به شناخت کودک و اينکه چگونه موجودي است و چه ويژگيها و روحياتي دارد، توجه ميکنيم و با بررسي ساختار ذهن شخصيت اصلي داستان هاي دو نويسنده به ايدئولوژي جوامع ، مشکلات اجتماعي و رواني و تفاوت هاي فرهنگي پي مي بريم .
پيشينۀ پژوهش تا کنون تحليلي روانشناسانه از دو مجموعه داستان قصه هاي مجيد و نيکلا کوچولو١ به رشتۀ تحرير درنيامده ، اما پژوهش هايي در زمينۀ تحليل روانشناسي آثار هوشنگ مرادي کرماني يا مقايسۀ آثار او با آثار ديگر نويسندگان کودک و نوجوان انجام شده است .
در اين بخش بر آنيم که ويژگيهاي شخصيت هاي مجموعه داستان هاي قصه هاي مجيد و نيکلا کوچولو را بر اساس ساختار ذهن فرويد بررسي و تحليل کنيم .
در يکي از داستان هاي قصه هاي مجيد، به نام شهرت ، مجيد با چاپ شدن شعر و عکس خود احساس ميکند که معروف شده و سعي دارد اين موضوع را به همه بفهماند.