Abstract:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 میباشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهشهای کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازهگیری هیجانطلبی جنسی در زنان از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجانطلبی جنسی در زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافتههای این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامههای آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارتهای زندگی معطوف میسازد.
this study aimed to investigate the relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity in bojnourd in 1399. this research is part of applied research in terms of purpose and descriptive survey research in terms of implementation method. the statistical population of this study included 180 women affected by marital infidelity. according to morgan's formula, 118 people were selected by stratified random sampling. the data collection tool was toronto emotional dysfunction questionnaire (1994), and a researcher-made questionnaire was used to measure sexual arousal in women. multivariate stepwise regression analysis was used for statistical analysis. the results showed that there is a significant relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity. the findings of this study can draw the attention of those in charge of the family education system to prepare appropriate educational programs to resolve marital conflicts and teach life skills.
Machine summary:
بررسي رابطه بين ناگويي هيجاني، هيجان طلبي جنسي در زنان آسيب ديده از خيانت زناشويي در شهر بجنورد در سال ١٣٩٩ سيد مجتبي عقيلي *١، پرستو يزداني 2 ١- استاديار گروه روانشناسي دانشگاه پيام نور(نويسنده مسئول ) Dr_aghili1398@yahoo.
com ٢- کارشناس ارشد روانشناسي تاريخ دريافت : [١٤٠٠/١/٥] تاريخ پذيرش : [١٤٠٠/٦/٥] چکيده هدف اين پژوهش بررسي رابطه بين ناگويي هيجاني، هيجان طلبي جنسي در زنان آسيب ديده از خيانت زناشويي در شهر بجنورد در سال ١٣٩٩ ميباشد.
اصطلاح ، ناگويي هيجاني يا کرختي عاطفي (آلکسي تايميا١)توسط سيفنوس در سال ١٩٧٣ ابداع شد و از ريشه يوناني مشتق ميشود و نشان - دهنده ناتواني در بيان هيجانات است چهار مشخصه اصلي اين پديده شامل ، وجود مشکل در شناخت و شرح احساسات ، وجود مشکل در تفاوت قائل شدن بين مراحل هيجان و احساس هاي جسماني، فعاليت هاي تخيلي محدود مثل کمبود خيالبافي و رؤيا و يک روش شناختي با جهت گيري بيروني است (مکوندي، شهني ييلاق و نجاريان ، ١٣٩٠).
افراد با ناگويي هيجاني سطوح کمتري از همدلي را که لازمه رابطه صميمانه و هيجان طلبي جنسي است ، از خود نشان ميدهند و بر اساس ديدگاه 1 David 2 Dunlop & Romer 3 Mancinelli, E.
com 2- Master of Psychology Abstract This study aimed to investigate the relationship between emotional malaise and sexual arousal in women affected by marital infidelity in Bojnourd in 1399.