Abstract:
زمینه: افزایش بحرانهای زیست محیطی در قرنهای اخیر موجب به خطر افتادن حیات انسانها و موجودات زنده بر روی کره زمین گردیده است و این بحرانها به طور فزایندهای رو به گسترش اند و میتوانند منجر به حوادثی غیر قابل جبران در تمام کره زمین گردند. بنابراین با وجود این م شکلات نیاز است که انسان کمی به خود بیاید و تعاملی سازنده و اخلاقی با محیط زیست در جهت حفظ آن برقرار کند. توجه به اخلاق زیست محیطی از دهه 1970 در جهان آغاز گردید که بیشک ناشی از توسعه فناوری، صنعت، رشد اقتصادی و رشد جمعیت وتاثیر این موارد بر محیط زیست است. بیشک اساسیترین راه برای حفاظت از محیط زیست و رعایت اخلاق زیست محیطی همکاری دولتها در این زمینه است. از این روی در پژوهش حاضر سعی شده است تا به واکاوی و ارزیابی تعهدات دولتها در قبال آلودگیهای محیط زیست دریایی با تاکید بر آموزههای اخلاق زیست محیطی و کنوانسیون حقوق دریاها پرداخته شود.
نتیجهگیری: تعهدات دولتها در قبال آلودگیهای محیط زیست دریایی و رعایت اصول اخلاق زیست محیطی به ویژه دولتهای عضو کنوانسیون حقوق دریاها در راستای سه وظیفه اصلی، پیشگیری، کاهش و کنترل آلودگی است. کنوانسیون حقوق دریاها، تعهدات دولتها را شامل تعهد به همکاری، کمکهای فنی، نظارت، قانونگذاری، اجرا و ضمانت میداند. بیشک، دولتها نباید برای بهره مند شدن از سود اقتصادی، از حاکمیت، تفسیری ارائه کنند که مخالف اصول حقوق بینالملل و اصول اخلاق زیست محیطی و به قیمت آسیب به محیط زیست باشد. لذا در طول تاریخ شکلگیری حقوق بینالملل اصل تکلیف دولتها به جلوگیری از آلودگیهای فرامرزی که ناشی از فعالیتهای اقتصادی آنهاست در اسناد و آرای بینالمللی شناخته شده است و هم اکنون میتوان گفت این اصل به صورت عرف بینالمللی در آمده است.
Background: Increasing environmental crises in recent centuries have endangered human lives and creatures on Earth, and these crises are increasingly widespread and can lead to irreparable events across the globe. So, though, chocolate needs a little self-care and a constructive and ethical interaction with the environment to preserve it. The attention to environmental ethics began around the world in the 1970s, which is undoubtedly due to the development of technology, industry, economic growth and population growth and their impact on the environment. Undoubtedly, the most fundamental way to protect the environment and comply with the environmental ethics is the cooperation of governments in this field. Therefore, the present study has attempted to analyze and evaluate governments' commitment to marine environmental pollution with emphasis on the teachings of environmental ethics and the Convention on the Law of the Sea.
Conclusion: Governments' commitments to marine environmental pollution and compliance with the principles of environmental ethics, in particular States Parties to the Convention on the Rights of the Sea, are in line with the three main tasks of preventing, reducing and controlling pollution. The Convention on the Law of the Sea defines the obligations of governments to include co-operation, technical assistance, supervision, legislation, enforcement and guarantee. Governments, of course, should not, for the sake of economic benefit, provide the government with an interpretation that is contrary to the principles of international law and the principles of environmental ethics and at the expense of environmental damage. Thus, throughout the history of international law, the principle of the obligation of governments to prevent transboundary pollution resulting from their economic activities has been recognized in international documents and opinions and can now be said to be the norm
Machine summary:
بدین معنی که «دولتها موظفند به گونه ای عمل نمایند که این صدمات و آلودگی ، چه بطور مستقیم و چه غیر مستقیم، از منطقه ای به منطقه دیگر منتقل نشده و یا از نوعی به نوع دیگر نیز تغییر نیابد» (13) عدم مداخله12: هر چند اصول کلی مندرج در کنوانسیون اتخاذ اقدامات لازم را هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی پیش بینی نموده است، از اعضا می خواهد در اتخاذ این اقدامات به گونه ای عمل نمایند که از مداخلات غیر قابل توجیه هم در فعالیت های سایر اعضا که در راستای اجرای حقوق است، و هم در تعقیب وظایف آنها بر اساس این کنوانسیون اجتناب شود.
از سوی دیگر در چنین چه شاخصی را می توان به عنوان مداخلات غیرقابل توجیه از قابل توجیه در نظر گرفت و مرجع تشخیص آن کدام است؟ آیا این موضوع به اختیار دولت مذکور سپرده شده است یا باید همانند هر مساله مربوط به بروز اختلاف و تفسیر کنوانسیون به مراجع حل اختلاف متوسل شد؟ نظر به آثاری که آلودگی های زیست محیطی ممکن است بر جای گذارند به نظر می رسد هر دو جواب به نتایج ناخوشایندی منجر خواهد شد.
نظر به اینکه تعهدات دولتها برای مقابله با آلودگی دریایی آلودگیهای ناشی از منابع خشکی ، فعالیتهای بستر دریا اعم از مناطق تحت صلاحیت دولتها و منطقه ، تخلیه مواد زائد در دریا ، کشتیها و اتمسفر را شامل میگردد، بند اول موادی از کنوانسیون حقوق دریاها که هر یک از این منابع آلودگی را مورد توجه قرار داده است، بطور مشابه، دولتهای عضو را ملزم کرده می کند تا «قوانین و مقرراتی را برای پیشگیری، کاهش و کنترل آلودگی محیط زیست دریایی اتخاذ نمایند».