Abstract:
نظام حلوفصل اختلافات سرمایهگذاری بینالمللی در پرتو تحولات تاریخی راهی طولانی را پیموده است. امروزه روش داوری شیوۀ مرسوم حلوفصل اختلافات سرمایهگذاری بهشمار میرود. داوری سرمایهگذاری با وجود مزیتهای بسیار در سالهای اخیر از جنبههای گوناگون ازجمله هزینههای زیاد، زمان طولانی رسیدگیها و تقابلیبودن محل انتقاد است. در راستای یافتن راهی برای جایگزینکردن روشی که انتقادات داوری سرمایهگذاری به آن وارد نباشد، اقبال جهانی به شیوههای مسالمتآمیز که از منظر انعطاف، کارایی اقتصادی و مسالمتآمیزبودن، به نیازهای ذینفعان (بهخصوص صنعت نفت و گاز) پاسخ دهد و درعینحال واجد ضمانت اجراهای مؤثر نیز باشد، روزبهروز بیشتر احساس شده است. میانجیگری، با توجه به اینکه روشی مسالمتآمیز است که توسط فرد یا نهادی ثالث به طرفین کمک می کند که راهکار مقبولی برای اختلافات خود بیابند، ماهیتاً این قابلیت را دارد که جایگزین روشهای دیگر شود، بهخصوص در اختلافات سرمایهگذاری نفت و گاز که ارجاع اختلافات به داوری هزینههای زیادی را به طرفین تحمیل میکند، استفاده از روش میانجیگری به طرفین اختلاف کمک میکند با صرف زمان و هزینۀ کمتر و با انعطاف زیاد، به روشی کاراتر اختلافات خود را حلوفصل کنند. البته باید درنظر داشت در کنار مزایای گفتهشده، چالشهای اجرای توافقهای ناشی از روش میانجیگری، نبود مهارتها و ساختارهای مدیریتی برای مدیریت بهینۀ اختلافات از طریق میانجیگری و همچنین وجود ذینفعان متعدد در اختلافات سرمایهگذاری نفت و گا، باید مورد توجه قرار گیرد که در این مقاله بررسی شده است.
Investor-state dispute settlement mechanism has evolved through historic changes. Nowadays, arbitration as one of the main dispute settlement mechanisms is preferred and common dispute settlement mechanism in this area. Investment arbitration with all the advantages, has been criticized from proceeding costs and long processes perspectives. Consequently, global tendency to propose and adopt more peaceful and ,flexible and efficient dispute settlement mechanisms which potentially can meet beneficiaries’ needs and endow proper enforcement feature to states and investors, has risen enormously. as a result, Mediation dispute settlement mechanism has the mentioned features, however, it should be noted that besides all its advantages and good points to parties, some challenges in this regard exist. in other words, in terms of enforcement challenges , legal bans and management challenges and pre - requisites still exists which may in turn can be considered as constraints to mediation and comprehensive study shall be carried out before adopting this method.
Machine summary:
در اين مقاله تلاش شده است تا ضمن معرفي و ماهيت شناسي روش ميانجيگري، مزايا و چالش هاي نظام موجود (يعني روش داوري سرمايه گذاري) و روش ميانجيگري در بستر حل وفصل اختلافات سرمايه گذاري بين المللي (با توجه به ويژگيهاي خاص صنعت سرمايه گذاري نفت و گاز) ارزيابي و تحليل شود و تصوير نسبتا جامعي در اين خصوص به ذي نفعان ارائه شود.
مسئلۀ مهمي که درخصوص داوري سرمايه گذاري بايد به آن توجه داشت اين است که اين روش ابتدا در مقام پاسخ به نياز به جايگزيني براي دادگاه هاي ملي دولت ميزبان سرمايه و در پرتو تحولات تاريخي مهم به وجود آمد تا هم بيطرفي و هم مدت زمان رسيدگي و همچنين شيؤە فراملي رسيدگي را پيشنهاد دهد و با سرعت در رسيدگيها، پاسخ گوي نيازهاي ذينفعان صنعت سرمايه گذاري باشد.
انتقاد ديگري که به خصوص در سال هاي اخير به نظام داوري سرمايه گذاري خارجي وارد شده اين است که روش داوري به رغم مزاياي بسياري که بر ساير روش ها و به خصوص شيؤە قضايي حل وفصل اختلافات دارد، ازآنجاکه داراي ويژگي تقابلي ٢ است و فرايندي بر مبناي رسيدگي مسالمت آميز و دوستانه نيست ، نمي تواند به استمرار روابط طرفين کمک کند و در طول فرايند رسيدگيهاي قضايي و شبه قضايي (چه از طريق دادگاه و چه داوري)، روابط طرفين که عموما سرمايه گذاري زيادي درخصوص آن انجام شده و بر پايۀ اهداف قراردادي طولانيمدت است ، در در اين خصوص بايد توجه داشت که ابتدائا و اساسا روش داوري (به خصوص در عرصۀ تجارت بين المللي)، به عنوان روشي که به لحاı اقتصادي کار باشد، قرار بود درنظر گرفته شود، اما درخصوص داوريهاي سرمايه گذاري خارجي اين موضوع کاملا برعکس است و صادق نيست .