Abstract:
با توجه به نقش دانشگاهها در توسعه ملی و اهمیت تجاریسازی دانش بر اساس اکوسیستم کارآفرینی، هدف این پژوهش شناسایی عوامل آمادگی سازمانی برای تجاریسازی دانش دانشگاهی بر اساس اکوسیستم کارآفرینی بود. روش پژوهش آمیخته کیفی و کمّی و جامعه هدف شامل مراکز منطقه 3 دانشگاه جامع علمی- کاربردی بود. در این پژوهش پس از کشف ابعاد فرعی و اصلی تجاریسازی دانش دانشگاهی بر اساس اکوسیستم کارآفرینی، سنجههای تجاریسازی دانش دانشگاه جامع علمی- کاربردی ایجاد و سپس تأثیر هر یک از ابعاد با عملکرد تجاریسازی مراکز علمی- کاربردی بررسی شد. این تحقیق نشان داد که متغیرهای منابع انسانی با ضریب استاندارد بتای (530/0)، زیرساخت تولید دانش با ضریب استاندارد بتای (501/0)، تعاملات با ضریب استاندارد بتای (328/0)، زیرساخت تجاریسازی دانش با ضریب استاندارد بتای (292/0)، نفوذ استراتژیک با ضریب استاندارد بتای (243/0)، فرهنگ تجاریسازی دانش با ضریب استاندارد بتای (242/0) و قوانین و سیاستها با ضریب استاندارد بتای (140/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را در پیشبینی عملکرد تجاریسازی دانش مراکز دانشگاه علمی- کاربردی دارند.
According to the role of universities in national development and the importance of knowledge commercialization based on the entrepreneurial ecosystem, the purpose of this study was to identify the factors of organizational readiness for the commercialization of academic knowledge based on the entrepreneurial ecosystem. The research method was mixed qualitative and quantitative and the target population included the Region 3 centers of the University of Applied Sciences and Technology. In this study, after discovering the sub-main and main dimensions of commercialization of university knowledge based on entrepreneurship ecosystem, the criteria of commercialization of knowledge of University of Applied Sciences and Technology were created and then the effect of each dimension with the commercialization performance of scientific-applied centers has was evaluated. This research showed that human resource variables with a beta standardized coefficient (β=0.530), knowledge production infrastructure (β=0.501), interactions (β=0.328), knowledge commercialization infrastructure (β=0.292), strategic influence(β=0.243), knowledge commercialization culture (β=0.242 and) rules and policies (β=0.140) respectively had the greatest impact on predicting the knowledge commercialization performance of University of Applied Sciences and Technology centers.
Machine summary:
با وجود اهميت و لزوم تجاري سازي دانش و تأثير دانشگاه ها بر رشد اقتصادي کشورها، دانشگاه هاي ايران به دليل ناهماهنگي با شرايط محيطي و صنعت نتوانسته اند در محيط پيرامون خود تحول آفرين باشند ,Pardakhtchi &Rajabian Gharib, Mohammadzada, Sharif Sharifzada ) (٢٠٢٠ و دانش آموختگان دانشگاهي مهارت هاي مورد نياز بازار کار کشور را ندارند(٢٠١٧ ,Kazemi) در مطالعات و نظريه هاي جديد در ادبيات برنامه ريزي براي توسعه کارآفريني که يکي از مؤلفه هاي تجاري سازي دانش است ، پيشنهاد مي شود که رهيافت اکوسيستم کارآفريني ، که در بردارنده همه عناصر مؤثر (تعهد مديران ، تأمين مالي ، فرهنگ ، زيرساخت هاي نرم و سخت و غيره ) در رفتار کارآفرينانه است مي تواند مطلوبيت و امکان پذيري رفتارهاي کارآفرينانه فردي و سازماني مانند دانشگاه ها را افزايش دهد (٢٠١٠ ,Isenberg).
اين زمينه اين موضوع مهم را در برمي گيرد که تجاري سازي دانش و کارآفريني بايد در تعهد استراتژيک ، چشم انداز، مأموريت ، تخصيص منابع ، ساختار و قوانين دانشگاه بازتاب يابد (٢٠١٤ ,Graham) و تيم مديريت بايد با فرهنگ سازي و تأمين زيرساخت هاي لازم مشوق نوآوري براي تجاري سازي محصولات دانشگاه باشد (Shea, Allen, Chevalier & Roche, 2005; Wong, Ho & Singh, 2007; (٢٠١٤ ,Garsia &Aranha ;٢٠٠٨ ,Wolfe &Bramwell .
Sobrero, 2006; Brush, 2014; Graham, 2014; Thorn & Soo, 2006) زمينه ٢؛ فرهنگ نگرش کارآفرينانه : زمينه دوم به فرهنگ کارآفريني مربوط مي شود و تحليل مقالات نشان مي دهد که فرهنگ کارآفريني از طريق دو مؤلفه آموزش و سياست هاي حمايتي حاصل مي شود و مؤلفه کليدي در موفقيت تجاري سازي دانش است ;٢٠٠٦ ,Feldmann &Bercovitz ) Wong, Ho & Singh, 2007; Breznitz, Oshea & Allen, 2008; Leisyte, 2011; (٢٠١٤ ,Brush.