Abstract:
یکی از مهمترین و پیچیدهترین مباحث خداشناسی، علم الهی است که ریشه در ذات دارد و تا صفات و افعال او امتداد پیدا میکند. بحث مذکور را تحت عنوان مراتب علم الهی در حکمت متعالیه بررسی کردهایم و به این نتیجه میرسیم که آنها عبارتاند از: الف) عنایت با حدود پانزده ویژگی که مهمترین آنها عبارت است از علم و علیت و رضای ازلی الهی به نظام احسن؛ ب) قضای ربانی که عبارت است از صور عقلی و کلی همه موجودات عالم در صقع ربوبی با ویژگی جمعی، اجمال، بساطت و ابداعی بودن؛ ج) قدر علمی که عبارت است از صور جزیی و تفصیلی همه موجودات عالم در عالم نفوس فلکی؛ د) قدر خارجی که عبارت است از صور جزیی مذکور در مواد خارجی. عنایت، فاقد محل است و قضا و قدر دارای محلاند؛ محل قضا، قلم اعلا و لوح محفوظ است و محل قدر علمی، قلم غیراعلا و لوح محو و اثبات است و محل قدر خارجی نیز عالم ماده است. صدرالمتالهین به جهت اینکه در علم علاوه بر تجرد عالم، تجرد معلوم را نیز شرط میداند، قدر خارجی را مرتبه اخیر علم الهی نمیداند، مگر به واسطه قدر علمی که این دیدگاه نزد برخی از اندیشمندان خالی از اشکال نیست.
Machine summary:
بحث مذکور را تحت عنوان مراتب علم الهی در حکمت متعالیه بررسی کردهایم و به این نتیجه میرسیم که آنها عبارتاند از: الف) عنایت با حدود پانزده ویژگی که مهمترین آنها عبارت است از علم و علیت و رضای ازلی الهی به نظام احسن؛ ب) قضای ربانی که عبارت است از صور عقلی و کلی همه موجودات عالم در صقع ربوبی با ویژگی جمعی، اجمال، بساطت و ابداعی بودن؛ ج) قدر علمی که عبارت است از صور جزئی و تفصیلی همه موجودات عالم در عالم نفوس فلکی؛ د) قدر خارجی که عبارت است از صور جزئی مذکور در مواد خارجی.
ازآنجاکه مشاء علم مذکور را حصولی میداند و علم حصولی، مورد پذیرش اشراقیین نیست، شیخ اشراق آن را انکار میکند و حاصلی برای آن نمیداند (مصباح يزدي، 1393، ص447)؛ اما این بدان معنا نیست که اساسا آنها قائل به عنایت الهی و نظام احسن نیستند؛ چراکه این نقش را به نحوه وجود الهی نسبت میدهند: عنایت از نظر کسی که قائل به صور زائد بر ذات خدای سبحان نیست؛ مانند رواقیون و اصحابشان بخصوص شیخ الهی در حکمت اشراق، عبارت است از اینکه ذات خدای تعالی به گونهای است که صور اشیای معقوله از او افاضه میشود که آن صور مشهود او و مرضی نزد اوست (صدرالمتألهین، 1354، ص124؛ سهروردی، 1375، ج 2، ص153).
علم (عنایی) علمی بسیط و واجب لذاته و قائم به ذات است و آفریننده علوم تفصیلیه عقلیه (مرتبه قضا) و نفسیه (مرتبه قدر) است؛ علاوه بر اینکه این علم از خداست و نه در خدا (یعنی ذات خدای متعال که عین علمش است مبدأ فاعلا صور اشیاست نه مبدأ قابلی آنها؛ پس همانطور که وجودش مباین وجود موجودات ممکن است علمش نیز مباین علوم عقلاست) (صدرالمتألهین، 1981، ج6، ص291).