Abstract:
امروزه «هویت فردی» یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین مسائل در حوزه علوم انسانی بهشمار میرود. در میان فلاسفهای که به این مسئله پرداختهاند، بررسی دیدگاه ابنسینا از اهمیت والایی برخوردار است؛ چرا که با اهتمام ویژه به «نفس» و «بدن» و عدم غفلت از یکی به نفع دیگری، ساختار وجودی انسان را هم به لحاظ بالینی و هم به لحاظ مباحث نظری مطالعه کرده است. در پژوهش حاضر از زاویهای بدیع مبانی انسانشناختی ابنسینا از جمله «ترکیب ساحت وجودی انسان از نفس و بدن»، «حدوث نفس»، «دوگانگی نفس و بدن» و «ارتباط متقابل نفس و بدن» در جهت استنباط مباحث پیرامون هویت فردی بازخوانی میگردد. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که مبانی انسانشناختی مذکور، ظرفیت مناسبی برای تبیین مباحثی چون «مفهومشناسی هویت فردی»، «مباحث مربوط به "خود" و تفاوت آن با هویت فردی»، «ویژگیهای ایجابی و سلبی هویت فردی»، «شرح هویت منسجم»، «مولفههای سازنده هویت فردی» و «فرآیند شکلگیری آن» را دارد و میتواند مباحث مذکور را به شیوه عقلانی، تفهیم نماید.
Nowadays, the issue of personal identity is one of the most important and challenging issues in philosophy and humanities. Among the philosophers who have dealt with this issue, Avicenna is of high importance, because he has studied the existential structure of human beings both clinically and theoretically and intellectually with special attention to self and body. In this research, Avicenna's philosophical anthropological foundations, such as the non-eternity of the soul, the soul and body dualism and the interrelationship of the soul and body, are reread in order to infer some views about personal identity. The findings of this study indicate that the aforementioned anthropological foundations have a very good capacity to explain topics such as conceptualization of personal identity, topics related to self and its difference with personal identity, characteristics of personal identity, constructive components of personal identity, and the process of its formation.
Machine summary:
اين که «خود» چيست و کدام تعبير از آن قابليت جاودانه ماندن دارد، محور اين درس گفتار است (ملکيان ) همچنين در مقاله «نقش عوامل غير اکتسابي در شکل گيري هويت فردي از ديدگاه ابن سينا» به شناسايي عوامل غيراکتسابي هويت ساز در انديشه ابن سينا پرداخته شده و هر يک از اين عوامل مطابق ادوار مختلف زندگي انسان تقسيم بندي و چگونگي تأثير هر يک بررسي شده است (نکـ : هاشم پور؛ رحيم پور) از ميان منابع لاتين نيز ميتوان کتاب «from soul to self» را نام برد؛ نويسنده در اين کتاب به چگونگي و عومل تمايز نفس و روند شکل گيري شخص منحصر به فرد ميپردازد.
او مباحث مربوط به نفس انسان و افعال منسوب به آن مانند علم ، اخلاق و اراده و نقش آنها در پرورش قواي نفساني را شرح ميدهد و علاوه بر آن براي بعد جسماني نيز اهميت قائل است ؛ چنان که در مباحث فلسفي خود در بخش طبيعيات و الهيات ، بر شناخت بدن و وجه جسماني وجود انسان تأکيد بسياري دارد و جايگاه معرفت شناسانه جسم و ماده بدني را در تبيين مسائل نفس شناسي مانند اثبات وجود نفس (همو، الاشارات و التنبيهات ، ٢٩٢)، جوهريت نفس (ابن سينا، الهيات از کتاب شفا، ٧٤- ٧٣)، تجرد نفس (همو، کتاب السياسه ، ١٩٣)، حدوث نفس (همو، النجاه من ال غرق في بحر الضلالات، ٣٧٦)، دوگانگي نفس و بدن (همو، الطبيعيات من کتاب الشفا، ٢٢) و ادراکات نفس (همو، الاشارات و التنبيهات ، ٣٠٨) دخيل ميداند.