Abstract:
کلیله و دمنه کتابی است که در عصر نخست خلافت عباسیان (132 - 232 ه.ق) و در زمان پیدایش نهضت ترجمه، توسط ابن مقفع از پهلوی به عربی ترجمه شد. در این کتاب اندرزهای اخلاقی عصر باستان در قالب تمثیل و از زبان حیوانات بیان شده است. بدین ترتیب ترجمه این اثر یکی از بارزترین مظاهر تبادل فرهنگی بین ایرانیان و اعراب در عصر طلایی تمدن اسلامی شد. ابن مقفع نیز سعی داشت تا با نقل این حکایات عباسیان را پند دهد و به نوعی آنان را به عبرت آموزی تشویق و ترغیب نماید زیرا برخی از داستانهای این اثر ارزشمند شبیه تعدادی از حوادث سیاسی و اجتماعی آن روزگاربود، بنابراین از این حیث جالب توجه است. مقاله حاضر با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر توصیف و تحلیل و نیز با استناد به منابع معتبر، ابعاد و زوایای این موضوع را بررسی می نماید. یافته های اصلی پژوهش نشان می دهد که، اندرزهای تعلیمی و اخلاقی کلیله و دمنه به نوعی با فضای جامعه عصر عباسی مرتبط بود به طوریکه می توان نمونه هایی از آن را مانند برخورد خلفا با وزرا یا حاکمان با مردم و دیگر عناصر جامعه مشاهده نمود.
Panchatantra is a book that was written in the first era of the Abbasid caliphate and at the time of the emergence of the translation movement, Ibn Moghaffa` translated it from Pahlavi to Arabic. In this book, the moral advices of the ancient age are expressed in the form of allegory and in animal language. Thus, the translation of this work was one of the most striking manifestations of cultural exchange between Iranians and Arabs in the golden age of Islamic civilization. Ibn Moghaffa` also tried with quoting these stories to advise the Abbasid and encourage them to learn because some of the stories of this valuable work were like a number of social and political events of that era, so it is interesting by this point. The present paper uses a historical research methodology based on description and analysis and also by authoritative resources investigates the dimensions and angles of this issue. The main findings of study show the educational and ethical advices of Panchatantra were somehow related with the atmosphere of the Abbasid era community, as we can see some samples of them like the Caliph`s Collision with the ministers or rulers` encounter with people and other parts of the society
Machine summary:
ق ) شکل بگيرد که ايرانيان تصميم گرفتند از طريق نهضت فرهنگي، تمدن و فرهنگ ايران زمين را حفظ نمايند و آن را نيز به فاتحان مسلمان تحميل کنند تا بدين شکل ، هويت ايراني را در کنار اسلام قرار داده و به دستگاه خلافت وارد شوند و طرز حکومت را به فرمانروايان مسلمان بياموزند؛ بنابراين ، طبقات ممتاز جامعه يعني دبيران و وزرا و حتي شاعران ، نويسندگان و مترجمان بدين امر همت گماشتند (شاه حسيني، ١٣٧٢: ١٢١)؛ از اين رو، با ظهور نهضت ترجمه مترجماني همچون ابن مقفع سعي کردند تا در کنار ساير متوني که از زبان هاي ديگر نقل مي شد، با ترجمۀ متون پهلوي به زبان عربي، هم مدنيت ايرانيان را به عرب ها يادآوري کنند و هم با معرفي نظام ديوانسالاري ساسانيان آنان را براي ادارة قلمروهاي خلافت اسلامي ياري رسانند و از سويي نيز، اين آثار کهن را در جهان اسلام حفظ نمايند (حسيني و اسماعيلي، ١٣٩٢: ٥٦).
احمد محمد الحوفي در مورد انگيزة ابن مقفع در ترجمۀ اين اثر از زبان پهلوي چنين مينويسد: «وي به ادبيات تمثيلي پناه برد و در آن ميان کليله و دمنه را ترجمه نمود تا سستيهاي منصور عباسي را از بين ببرد و انتظار داشت که خليفه کتاب را بخواند و بدين وسيله از راه منحرف خويش بازگردد و مردم با خواندن اين کتاب بر خليفه خشم آوردند؛ هر چند ظاهر کتاب شوخي و سرگرمي است » (الحوفي، ١٩٦٨: ١٨٤)؛ بنابراين ، ابن مقفع در تلاش بود تا از اين طريق افکار خليفه را تغيير دهد و او را وادار نمايد تا طريقۀ حکومت خويش را عوض کند و بتواند با مردمان خود به نيکي رفتار نمايد و وحدت سرزمين هاي اسلامي را حفظ نموده و در اصلاح حال رعايا بکوشد.