Abstract:
زیلوبافی از جمله هنرهای قدیمی و ریشه دار در استان یزد و شهرستان میبد است. مساله این پژوهش بررسی آموزش و به عبارت دیگر چگونگی ارتباط بین استاد و شاگرد در این حرفه است. پرسش بنیادین این مقاله چگونگی روابط بین استاد و شاگرد و توصیف شکلگیری این رابطه از زوایای مختلف و پاسخ به سوالات فرعیتر همچون سن و جنسیت شاگردان، نوع رابطه بین استاد و شاگرد، دستمزد اساتید، مراحل و دورههای یادگیری، شیوههای یادگیری و یاددهی، چگونگی انتخاب استاد و معیارهای آن و... است. روش تحقیق در این پژوهش، میدانی و مصاحبهای است. بدین منظور با بیش از ده نفر از افراد شاخص این حوزه، با میانگین سنی بین پنجاه تا هفتاد سال مصاحبه شد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که آموزش در این حرفه به شکل کاملا شفاهی و به شیوه استاد - شاگردی و سن شروع آموزش در کودکان به طور متوسط بین شش تا هفت سال بود. در این شیوه، یادگیری دارای مقاطع و مراحلی بود و این مقاطع بسته به هوش، ذکاوت و پشتکار و علاقه شاگرد متفاوت بود و تغییر میکرد. زنان در بافت زیلو نقش کم رنگتری داشتند و بیشتر، مقدمات بافت زیلو را فراهم میکردند.
Zilu (kind of pileless carpet or rug /زیلو ) weaving is one of the old and old arts in Yazd province and Meybod. The matter of this research is to investigate education and in other words how to communicate between teacher and student in this profession. The fundamental question of this article is how the relationship between the teacher and the student and the description of the formation of this relationship from different angles and answers to more secondary questions such as the age and gender of the students, the type of relationship between the teacher and the student, the wage of the teachers, the stages and courses of learning, the methods of learning. And teaching is how to choose a teacher and its criteria, etc. The research method in this research is field and interview. For this purpose, more than ten famous people in this field were interviewed, with an average age between fifty and seventy years. The findings of the research indicate that education in this profession is completely oral and in a teacher-student way and the age of starting education in children was between 6-7 years on average. In this way, learning had grades, and these levels were different and changed depending on the student's intelligence, assiduity and interest. Women played a lesser role in Zilu weaving and provided more preparation for the work.
Machine summary:
یافتههای تحقیق حاکی از آن است که آموزش در این حرفه به شکل کاملاً شفاهی و به شیوه استاد - شاگردی و سن شروع آموزش در کودکان به طور متوسط بین شش تا هفت سال بود.
(امامی میبدی، حسن، 1395: مصاحبه) کودکان از طرف خانوادهها به استادکاران سپرده میشدند و خود نقشی در انتخاب استاد نداشتند و در نهایت نیز دستمزد شاگرد به خانواده او داده میشد.
بعضی از شاگردان زیلوباف در این مرحله در نقش - اندازی مهارت پیدا میکردند و در نهایت بر ایجاد خط و انجام نویسندگی بر روی زیلو و زیر و بم آن توانا میشدند (نک: شکل 4)، برخی نیز تا پایان عمر به "پلاس بافی" ادامه میدادند.
(کشتکار، 1391: 122 و 94 و 90 و 84) جالب توجه آنکه ازدواجِ بیشتر شاگردها زمانی اتفاق میافتاد که در کار بافت زیلو به استقلال رسیده باشند و این امر نیز معمولاً منوط به یادگیری چند نقش در زیلو بود.
(کشتکار، 1391: 107) در مواردی نیز استاد یکی از شاگردان کم سن و سال و مورد اعتماد خود را به عنوان کمک همسر خویش به عنوان پنجه زن یا کمک کار در انجام برخی امور منزل انتخاب میکرد؛ و این یعنی همراهی با بانوی خانه در غیبت مرد خانه.
با توجه به تغییر و تحولاتی که امروزه در امور مختلف و از جمله در امر آموزش اتفاق افتاده است نظام استاد و شاگردی در این حرفه نیز متحول شده و از آن روابط و از آن شیوههای آموزش سنتی خبری نیست اما ارتباط و تعامل بین اساتید و شاگردان همچنان وجود دارد.