Abstract:
از داستان صورتگری ورمیان و چینیان-که نخستینبار در آثار غزالی به آن اشاره شده است-دو روایت متفاوت در اسکندرنامهی نظامی و مثنوی مولانا آمده است.نویسنده در این گفتار نگاهی اجمالی به آن دو انداخته و برخی ویژگیهای زبانی،موسیقیایی،واژگانی،آرایهای و معنایی آنها را بررسی میکند.
Machine summary:
"اسکندرنامه نظامی با این بیت شروع
و با این بیت تمام میشود:نداند چو رومی کسی نقش بست
اول مثنوی مولانا با این بیت شروع میشود:
اشاره شده است-دو روایت متفاوت در اسکندرنامهی نظامی و مثنوی مولانا آمده
و با این بیت تمام میشود:صد نشان از عرش و کرسی و خلا
مثنوی چینیان و رومیان نظامی در بحر
معنای صیقل دادن به کار رفته است.
و ساختن افعال منفی به این صورت است:
و مولانا نیز از این تضادها:«با عدد و
از تناسبهای شعر مولانا نیز به این
همآهنگ است و البته در این بخش سرودهی
نظامی در این ماجرا اهل صیقل چینیان خوانده
ممکن است این نکته هم که در آن ایام نقاشی
این تصرف مولانا در روایت غزالی
مولانا خود اعتراف میکند که:
اما نظامی داستان را با تمام جزئیات به
و در جایی دیگر میگوید:اهل صیقل رستهاند از بود و رنگ
مولانا بر این باور است که دل مانند آینه"