Abstract:
ابو حیان توحیدی،دانشمند قرن چهارم جهان اسلام که به شاخههای مختلف علوم و معارف زمان خویش تسلط داشت با بیان طنزها و طرایف فراوانی،از جمله در«البصائر و الذخایر»،به آسیبشناسی اجتماعی خویش پرداخته است.
Machine summary:
"این حکایتها که بعضا در کتب ادب تکرار شده است و به ادب فارسی نیز راه یافته،در واقع میراث مشترک ادب اسلامی است که از آن جمله باید:به«منجمی که در طالع خود بلندی دیده بود و به دارش کشیدند»،«ای پیر این کمان به چند میفروشی؟»، «میترسم سقف خانه بر سرم سجده کند!»،«آنکه به حساب غسلهایی که به گردن داشت نخ گره میزد»،«زنی که از زیبایی خود نزد شوهر نابینایش تعریف میکرد و اعتراض شوهرش که: چشمدارها کجا بودند که تو زن من شدی؟»،«داستان گرگی که استخوان در گلویش گیر کرده بود»و بالأخره«مردی که میگفت: آرزو دارم پدرم را بکشند تا علاوهبر ارث،خونبهای او را نیز بگیرم!» باری،پژوهشگر گرانمایه علی رضا ذکاوتی قراگوزلو در کتاب کمحجم و پرمایهی ابو حیان توحیدی(طرح نو،چاپ اول،4731) گزیدهای از لطایف طنزآمیز ابو حیان را آورده است که نقل پارهای از آنها،برای نشان دادن چهرهی این شخصیت استثنایی تاریخ ادب اسلامی،خالی از لطف نیست."