Abstract:
سبک هندی را عدهای شاعر روشناندیش و ناراضی از شرایط محیط شاهان به وجود آورند. اساس این سبک ایجاد تحول و تغییر در ساختار شعر حاکم بر کشور بود. مضمونیابی،نازکخیالی،استخدام واژگان جدید و غیر متعارف.رویکرد به زندگی روزمره و مسائل اجتماعی و...از ویژگیهای ممتاز این سبک یا مکتب است.اما دیری نپایید که زیادهروی در این خصوصیات و ورود ناظمان بیمایه و کمسواد و دور افتادن از اصل و ریشهی مأنوس و مألوف شعر پارسی یعنی ایران،این مکتب را به ابتذال و سقوط کشاند.در این مقاله تلاش شده است این روند و علل و عوامل این تحولات و تغییرات بررسی شود.
Machine summary:
"اساس این سبک ایجاد تحول و تغییر در ساختار
سبک یا مکتب است.
مألوف شعر پارسی یعنی ایران،این مکتب را به
بنیانگذاران این سبک از اصفهان
این را نداشتند که در عرصهی شعر وارد
شعر و غزل کرده است ولی این مهارت
دلنشین آنها را بر اریکهی شعر فخیم خود
اما مولانا اینچنین زیبا و طبیعی آن را در شعر
شعر برخوردی جدی داشتند و دیگر از آن همه
داشتند که شعر زبان زیبایی،جمال،پرچم
همدانی)که خود از بنیانگذاران این سبک
شعر و نیز بهتر شدن شرایط زندگی و بالا بردن
که دارای نازکخیالیها و ترداندیشیهای (به تصویر صفحه مراجعه شود)
مندرج در سبک هندی وجود داشت؛مثلا در
مشخصات این سبک دیده میشود و حال
دیگر،شاعران مشهور این سبک مطلقا به
نیز دیده میشود که در سبک اصفهانی در غزل
در این شعر با همهی زیبایی و جذابیت
شده،به غلط و غیر متعارف به کار رفته است.
زان سبب شد سبک هندی مبتذل"