Abstract:
یکی از مباحث نظری مورد مناقشه درخصوص ساختار رویدادی محمولهای فعلی، تعلّق یا عدم تعلّق موضوع بیرونی به ساختار رویدادی محمول است. بهطور مشخّص، پرسش پژوهش حاضر این است که آیا موضوع بیرونی یک محمول فعلی بهوسیلة آن فعل به ساختار رویدادی معرّفی میشود یا اینکه موضوع بیرونی از ساختار رویدادی فعل جدا است و با هستهای دیگر به ساختار رویدادی ملحق میشود. بهمنظور تعیین جایگاه ادغام موضوع بیرونی و ماهیت هستة معرّف آن، ساختهای سببی ساختواژی و تعامل آنها با ساخت مجهول در زبان ترکی آذری شهر سریشآباد بررسی شده است. بررسی دادهها نشان میدهد که فعلهای سببی ساختواژی که حاصل افزودهشدن وند سببی بهصورت ضدّ سببی هستند، میتوانند در ساختار مجهول شرکت کنند. صورت فعل سببی در ساخت مجهول نشان میدهد که وند سببیساز و وند جهت (مجهولساز) هردو بهصورت همزمان روی فعل ظاهر میشوند. تحلیل دادههای آذری که مبتنی بر مجهولسازی فعلهای سببی شرکتکننده در تناوب سببی است، بهروشنی نشان میدهد که در بازنمایی ساختار رویدادی، هستههای سبب و جهت از هم مستقل و منفک هستند؛ و اینکه معرّف موضوع بیرونی به ساختار رویدادی، هستة جهت است.
Two approaches can be identified to how external arguments are introduced to the event structure of verbal predicates. One approach takes the causative/little verb as the functional head introducing the external argument to the structure. Another approach assumes that the external argument is severed from the verb phase and introduced by a voice head to the structure. In this paper, it is argued that the voice head is involved in introducing the external argument to the structure. The evidence corroborating the proposed analysis is adduced from the interaction of morphological causatives and passivization in Azeri, spoken in Serish Abad, Ghorveh. The causative verb in Azeri is derived from the anti-causative counterpart through the addition of a causative morpheme. A closer inspection of data shows that the derived causative verb can appear in the passive construction. The fact that the external argument is suppressed in the passive construction and that the causative verb retains its causative morpheme provides evidence that the causative morpheme (vº) is not responsible for introducing the external argument. The correlation of the passive morphology and the external argument suppression fits squarely within the approach taking voice to be licensing the external argument.
Machine summary:
تحليـل داده هـاي آذري که مبتني بر مجهول سازي فعل هاي سببي شرکت کننده در تناوب سببي اسـت ، بـه روشـني نشـان ميدهد که در بازنمايي ساختار رويدادي، هسـته هـاي سـبب و جهـت از هـم مسـتقل و منفـک هستند؛ و اينکه معرّف موضوع بيروني به ساختار رويدادي، هستۀ جهت است .
در سوي ديگر، زبان شناساني همچون کرتزر٨ (١٩٩٦)، پولکانن ٩ (٢٠٠٢ و ٢٠٠٨)، کالينز١٠ (٢٠٠٥)، کوورو١١ُ (٢٠٠٣) و هارلي١٢ (٢٠١٣) بر اين باور هستند که موضوع بيروني به وسيلۀ هستۀ جهت ١٣ که خود گروه فعلي هسته اي يا پوسته اي را به منزلۀ متمّم برميگزيند، به اشتقاق معرّفي ميشود.
در حالي که پولکانن (٢٠٠٨)، هارلي (٢٠١٣) (و ديگر آثار متأخر پيرو کرتـزر (١٩٩٦)) بـه اشـتقاق گروه فعلي پوسته اي در جايگاه متمّم گروه جهت قائل هستند؛ به بيان ديگر، در انگاره هاي جديدتر اين رويکرد به ساختار رويدادي، بر حضور هم زمان هستۀ فعل پوسـته اي/ سـببي و هسـتۀ جهـت تأکيـد ميشود.
شايان ذکر است که اين رويکرد درمقابل رويکردي قرار دارد که براساس آن ، ساختار رويدادي بند در نحو تنها شامل دو لايه فعل هسته اي و پوسته اي است (چامسکي، ٢٠١٥ و ٢٠٢١) در پژوهش حاضر، تلاش ميشود ماهيت جايگاه ادغام موضوع بيروني و هستۀ معرّف آن به ساختار رويدادي محمول هاي فعلي مشخّص شود.
با اين تحليل ، صورت معلوم و مجهول فعل متعدّي «هردو» داراي وند جهت در ساختمان ساخت واژي خود هستند٢؛ زيرا وند جهت بازنمايي هستۀ جهت در ساختار نحوي است و معرّفي موضوع بيروني به آن وابسته است .
Light verb Constructions in Azeri-Turkish/Persian Code- switching based on the Matrix Language Frame Model.