Abstract:
آنچه در این مقاله پیرامون «اشکالات موضوع علم» از آن یاد شده است. در
صدد بررسی نقدهای استاد بزرگوار حضرت آیت الله جوادی در «رحیق مختوم»» بر
اشکالات حضرت امام خمینی له نسبت به موضوع علم میباشد. برای جریان
این رسالت» نخست از فرمایشات حضرت امام ی در تقریرات مختلف بحث شده
است و در طول بررسی این عبارات اختلاف قرائتهای حضرت آیت الله جوادی از
عبارات حضرت امام هه» با تقریرات موجود بیان میشود. در گام بسدی از این
عنوانء اشکالات حضرت استاد آیت الله جوادی نسبت به استاد خود در «رحیق
مختوم). با تقریرات «تحریرالاصول» از درس خارج حضرت امام خمینی له به
چالش کشیده میشود.
دراین مقاله تلاش میشود که اشکالات وارد شده بر عبارات حضرت امام
خمینی ه, طبق تقریر «تحریرالاصول» پاسخ داده شود؛ و علاوه بر این» در
طول بررسی عبارات «تحریر الاصول» روشن میشود برخی از مطالبی که در
تقریرات دیگر و حتی «مناهج الوصول الی علم الاصول» - که به تقرر رحضرت
امام ی نوشته شده است- به چشم میخورد. ء در «تحریرالاصول» پرداخت
نشده است.
Machine summary:
با توجه استدلال فوق از حضرت امام(ره) و اختصاص هر استدلال به عناوین مباحث، روشن است که تمرکز نقض امام(ره) بر صرف رابطه موضوع علم با موضوعات مسائل است و عرض ذاتی بودن محمولات در مطلب اول - یا الأمر الثانی از تقریر آیت الله جوادی- محل بحث نمی باشد، لذا اگر کسی نسبت به شخصیه بودن گزاره های علم جغرافیا از جهت عرض ذاتی نداشتن گزاره های شخصی اشکال کند وارد نخواهد بود.
اما متأسفانه حضرت آیت الله جوادی - چنان چه گذشت - با بیان «تمسک ایشان به جغرافیا و تاریخ نقلی، تمسک به علوم غیر برهانی است» متذکر این اشکال می شوند و حال آن که طبق تقریر«تحریر الأصول»، محل بحث حضرت امام(ره) در بخش سوم از عبارت، پیرامون عرض ذاتی محمولات گزاره های علم با موضوع است.
بخش دوم از عبارات حضرت امام(ره)، هر چند در تقریرات درس خارج ایشان چون «تهذیب الأصول» و حتی در «مناهج الوصول الی علم الاُصول» تقریر شده است، اما در تقریرات حضرت استاد جوادی وجود ندارد؛ و حتی اشاره ای که نسبت به حیث مرکب اعتباری علوم، در کلام حضرت آیت الله جوادی به استاد خود نسبت داده شده است، در متن اشکالی است که در «رحیق» مطرح نموده و می فرماید: «ایشان [حضرت امام] با نقض های یاد شده این قول را که هر علم دارای وحدت اعتباری است و فاقد موضوع واحد است تقویت می کردند، در حالی مورد نقض مربوط به علوم حقیقی نبوده و از زمره علوم اعتباری شمرده می شود(جوادی آملی، 1393 هـ.