Abstract:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی سه روش درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر شاخص توده بدنی افراد مبتلا به چاقی بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران بود که از بین آنها با توجه به جدول کوهن 60 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس با توجه به ملاک های ورود انتخاب و به صورت تصادفی در چهار گروه درمان فراتشخیص بارلو، درمان هیجان مدار، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و کنترل گمارده شدند. شاخص توده بدنی شرکت کنندگان در سه مرحله زمانی قبل از شروع درمان، بعد از درمان و سه ماه بعد از درمان به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، نسخه 21 و آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در متغیر شاخص توده بدنی بین میانگین نمرات پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در چهار گروه و بین اثر گروه آزمایشی ذهن آگاهی با گروه های فراتشخیص بارلو وگروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (p 0.05 ). مقایسه میانگین های تعدیل شده نشان داد نمرات این متغیر در گروه آزمایشی ذهن آگاهی، در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به سه گروه دیگر کاهش داشته است. هم چنین با توجه به تفاوت در مرحله پیش آزمون نسبت به پیگیری، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی، پایداری داشته است. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت، درمان مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند منجر به کاهش شاخص توده بدنی افراد بزرگسال مبتلا به چاقی شود.
The purpose of this study was to compare the effectiveness of three methods of Barlow`s unified transdiagnostic treatment, Emotion- focused therapy and mindfulness on the body mass index of adults with obesity. The statistical population included all people with obesity in Tehran, that according to Cohen's table, 60 people were selected by available sampling method according to the inclusion criteria and were randomly assigned in four groups of Barlow`s unified transdiagnostic treatment, Emotion- focused therapy, mindfulness and Control. Participants' body mass index was measured as pre-test, post-test, and follow-up at three time stages before treatment, after treatment and three months after treatment. Data were analyzed using SPSS software, version 21 and mixed analysis of variance. The results showed that there was a significant difference in body mass index between pre-test, post-test and follow-up scores in four groups and between the effect of mindfulness experimental group with Barlow`s unified transdiagnostic treatment group and control group (P 0.05). Comparison of adjusted averages showed that the scores of this variable in the mindfulness test group decreased in the post-test and follow-up phase compared to the other three groups (Barlow`s unified transdiagnostic, emotion-focused and control groups). Also, with respect to the difference in the pre-test phase compared to the follow-up, mindfulness-based therapy was sustained. Therefore, based on the findings of this study, it can be said that mindfulness based therapy can reduce the body mass index with obesity.
Machine summary:
جامعۀ آماري شامل کليه افراد مبتلا به چاقي شهر تهران بود که از بين آن ها با توجه به جدول کوهن ٦٠ نفر به شيوة نمونه گيري در دسترس با توجه به ملاکهاي ورود انتخاب و به صورت تصادفي در چهار گروه درمان فراتشخيص بارلو، درمان هيجان مدار، درمان مبتني بر ذهن آگاهي و کنترل گمارده شدند.
همچنين با توجه به تفاوت در مرحلۀ پيش آزمون نسبت به پيگيري، درمان مبتني بر ذهن آگاهي، پايداري داشته است ؛ بنابراين بر اساس يافته هاي اين پژوهش مي توان گفت ، درمان مبتني بر ذهن آگاهي ميتواند منجر به کاهش شاخص تودة بدني افراد بزرگ سال مبتلا به چاقي شود.
همچنين با توجه به ترديد درمانگران در به کارگيري روش درماني غالب ، اين پژوهش با هدف مقايسه اثربخشي درمان فراتشخيص بارلو، هيجان مدار و ذهن آگاهي بر شاخص توده بدني افراد مبتلا به چاقي انجام گرفت .
با توجه به جدول کوهن ١ براي چهار گروه ، در سطح خطاي نوع اول ٠/٠٥، حجم اثر متوسط ٠/٥ و توان آزمون ٠/٨١، ٦٠ نفر از افراد علاقه مند به شرکت در پژوهش (سرمد، بازرگان و حجازي، ١٣٨٥)، با توجه به ملاکهاي ورود و خروج ، به صورت تصادفي انتخاب و در چهار گروه فراتشخيص بارلو، درمان هيجان مدار، درمان مبتني بر ذهن آگاهي و کنترل گمارده شدند و در مرکز روان شناسي نيک آرام تحت درمان قرار گرفتند.
Emotion- Focused therapy in the treatment of eating disorder.
Emotion-Focused Therapy and Dietary Counseling for Obese Patients with Binge Eating Disorder: A Propensity...