Abstract:
در میان کتابهای علوم قرآنی و تفسیر، اصطلاحی با عنوان «ما تأخّر حکمه عن نزوله وما تأخّر نزوله عن حکمه» خودنمایی میکند. عبارت «ما تأخر حکمه عن نزوله» بدینمعناست که آیاتی از قرآن کریم نازل شدهاند، اما پس از مدتی حکمشان تشریع شده است؛ مانند نزول آیۀ «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّی» ﴿اعلی/ 14﴾ در مکه و تفسیر «تَزَکَّی» به زکات واجب و تشریع آن در مدینه. عبارت «ما تأخّر نزوله عن حکمه» بدینمعناست که حکمی در مکه تشریع شده و پس از مدتی در مدینه آیات مربوط به آن حکم نازل شده است؛ مانند تشریع حکم نماز جمعه در مکه و نزول آیات مربوط به این حکم در سورۀ جمعه و در مدینه. اولین بار بغوی اصطلاح «ما تأخّر حکمه عن نزوله» را بیان کرد. اصطلاح «ما تأخّر نزوله عن حکمه» نیز توسط سیوطی ابداع شد. اعتباربخشی مطلق به سخنان صحابۀ پیامبر و تابعان، بیتوجهی به قاعدۀ جری و تطبیق و اعتقاد به سبب نزول خاص و تفسیر نادرست برخی از آیات قرآن کریم، از دلایل اصلی پیدایش این دو پدیده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی ـ تحلیلی ضمن تشریح علل پیدایش این دو پدیده، به تفسیر آیات مدعای این دو پدیده پرداخته شده و بیش از پیش نادرستی این دو پدیده آشکار گشته است.
من بین کتب علوم القران والتفسیر، یبرز مصطلح بعنوان «ما تاخر حکمه عن نزوله وما تاخر نزوله عن حکمه». عباره «ما تاخر حکمه عن نزوله» معناها ان ایات من القران الکریم قد نزلت لکن احکامها شرعت بعد فتره؛ مثل: نزول ایه ﴿قد افلح من تزکی﴾ ﴿الاعلی/ 14﴾ فی مکه وتفسیر «تزکی» بالزکاه الواجبه وتشریعها فی المدینه. عباره «ما تاخر نزوله عن حکمه» معناها الحکم قد شرع فی مکه وبعد فتره نزلت الایات المتعلقه بهذه الحکم فی المدینه؛ مثل: تشریع حکم صلاه الجمعه فی مکه ونزول الایات المتعلقه بهذا الحکم فی سوره الجمعه وفی المدینه. اول مره استعمل بغوی مصطلح «ما تاخر حکمه عن نزوله». کذلک مصطلح «ما تاخر نزوله عن حکمه» اخترعه السیوطی. من الاسباب الريیسیه لظهور هاتین الظاهرتین اضفاء المصداقیه المطلقه علی کلام الصحابه والتابعین، دون الاهتمام بقاعده الجری والتطبیق والاعتقاد بسبب النزول الخاص والتفسیر الخاطي لبعض ایات القران الکریم. تم فی هذا البحث بمنهج وصفی تحلیلی ضمن شرح اسباب ظهور هاتین الظاهرتین، دراسه تفسیر الایات التی تدعی هاتین الظاهرتین، وکشف باطل هاتین الظاهرتین اکثر من ای وقت مضی.
Among the Quranic sciences and Quran exegesis books, a term titled “ما تاخر حکمه عن نزوله the delayed ruling until after the revelation” and “ما تاخر نزوله عن حکمه the delayed revelation untilafter Its ruling” (Qur’anic verses and surahs which were revealed before their rulings and after their ruling) flourishes. The statement“ما تاخر حکمه عن نزوله the delayed revelation until after Its ruling” means there are verses which have been revealed but after some times their rulings have been legislated (Arabic: تشریع tashriʿ) like the revelation of the verse “قد افلح من تزکی successful indeed are those who purify themselves” (Arabic: سوره الاعلی 14th verse of Surah Al-A'la) in Mecca and interpreting “تزکی to be purified” as compulsory zakat (Arabic: زکاه) and its legislation in Medina. The statement “ما تاخر نزوله عن حکمه revelation after its ruling” means a judgment has been legislated in Mecca and after some time its verses has been revealed in Medina like the legislation of the ruling of Friday prayer in Mecca and the revelation of the verses related to this ruling in surat al-Jumu'ah (Arabic: سوره الجمعه) in Medina. First time the term “ما تاخر حکمه عن نزوله the delayed revelation until after its ruling” was stated by al-Baghawi and the term “ما تاخر حکمه عن نزوله the delayed revelation until after its ruling” was declared by al-Suyuti. The absolute trust (firm belief) in the speech of the companions of the Prophet (Arabic: صحابه sahabah) and followers or successors of the companions of the prophet (Arabic: تابعون tabi'un) and inattention to the principle of applicability and conformity (Arabic: جری وتطبیق jari and tatbiq) and belief in a special occasion and the untrue exegesis of some verses of the noble Quran are of the main reasons of causing these two phenomena. While interpreting the reasons of the invention of these two phenomena this research with analytic-descriptive method has studied the exegesis of the verses which have affirmed (justified and declared) these two phenomena and increasingly, it has revealed the untruthfulness of these two phenomena.
Machine summary:
اولین بار بغوی در قرن ششم هجری، اصطلاح «ما تأخّر حکمه عن نزوله» را به علت رفع تناقض میان نزول آیه 14 اعلی در مکه و تفسیر «تزکّی» به زکات واجب و تشریع آن در مدینه بیان کرد و اصطلاح «ما تأخّر نزوله عن حکمه» نیز توسط سیوطی در قرن نهم هجری ایجاد شد (بغوی، 1420: 5/242).
سیوطی علاوه بر نقل و پذیرش مفهوم «ما تأخّر حکمه عن نزوله» از زرکشی و به تبع آن بغوی، عنوان و اصطلاح جدیدی با نام «ما تأخّر نزوله عن حکمه» را بر اجتهادهای بغوی در رفع تناقضهای ظاهری در آیات افزود و برای این مورد به آیۀ وضو، نماز جمعه و آیۀ زکات اشاره کرد (سیوطی، 1401: 1/143)؛ بدینمعنا که حکم وضو در آیۀ 6 سوره مدنیِ مائده ذکر شده و تشریع نماز و به دنبال آن وضو و نماز جمعه در مکه جریان داشته است، در حالی که آیات مربوط به نماز جمعه و احکام آن در سوره مدنیِ جمعه بیان شده است.
3. علل پیدایش دو پدیده «ما تأخّر حکمه عن نزوله» و «ما تأخّر نزوله عن حکمه» با کنکاش در میان آثار تفسیری مفسرانِ معتقد به عبارت «ما تأخّر حکمه عن نزوله وما تأخّر نزوله عن حکمه» میتوان به این نتیجه رسید که اعتباربخشی مطلق به روایات صحابه پیامبر( و تابعان، بیتوجهی به قاعدۀ جری و تطبیق و اعتقاد به سبب نزول خاص و تفسیر نادرست برخی از فقرات آیات قرآن کریم، از مهمترین علل پیدایش این پدیده است.