Abstract:
بسیاری از رنجهای روانی انسان ریشه در رفتار والدین با وی در دوران کودکی دارد. کارن هورنای روانشناس نئوفرویدی، نظریّة «روانرنجوری» را بر اساسِ رنجهای روانی و عوارضِ آنها بنا کرده است. هورنای معتقد است شخص روانرنجور به مکانیسمهای دفاعی «مهرطلبی»، «برتریطلبی» و «عزلتگزینی» پناه میبَرَد، امّا این مکانیسمها تسکین موقّت روانرنجوری را به دنبال دارد و ممکن است منجر به تشدید ناراحتی وی شوند. مولانا نیز، به عنوان عارفی مردمی که رفتار اقشار مختلف جامعه را به دقّت زیر نظر داشته، در پرتو علوم و معارف گرانقدر اسلامی، راهکارهایی را برای درمان روانرنجوری افراد ارائه کرده است که شباهتهایی با مکانیسمهای نظریّة کارن هورنای دارد. این مقاله به روش تحلیلی ـ تطبیقی، نمودهای مختلف «عزلتگزینی» را در مثنوی بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که عزلتگزینی روانرنجورانه نمودهای بیشتری در رفتار شخصیتهای مثنوی دارد. همچنین مولانا برای صحبت، در تکامل انسان و اجتماع شأنی عظیم قائل است و عزلتگزینی را در صورتی جایز میداند که به هیچ وجه امکان معاشرت وجود نداشته باشد. وی برای عزلتگزینی انواع متعددی چون عرفانی، اجتماعی و روانرنجورانه قائل است و عزلتگزینی روانرنجورانه را بیشتر ناشی ازعواملی چون جهل، حسد، نفرت، عدم درک فلسفة اختلافات انسانی و عدم درک متقابل میداند.
Many of our psychological sufferings are rooted in the way our parents treated
us in our childhood. Neo-Freudian psychologist, Karen Horney established
the theory of neurosis on the basis of the psychological sufferings and their
consequences. Horney believes that a neurotic person resorts to "moving
toward people" (compliance), "moving against people" (aggression) and
"moving away from people" (withdrawal), but these mechanisms are a
temporary relief and may lead to the patient's discomfort. Jalal-a-Din Rumi,
as a mystic who closely monitored the behavior of different classes of people,
relying on Islamic knowledge and teachings, has presented solutions for the
treatment of neuroticism, which have similarities with Horney's defense
mechanisms. The present article, by using analytical-comparative method,
examines the different manifestations of "moving away from people" in
Masnavi Manavi. The results show that neurotic withdrawal has more
manifestations in the behavior of characters of Masnavi. Also, Rumi attaches
great importance to dialogue in the process of human evolution, and considers
"moving away from people" as permissible if there is no possibility of
dialogue. He considers several types of withdrawal such as mystical, social
and neurotic, and considers neurotic withdrawal as a result of factors such as
ignorance, jealousy, hatred, lack of understanding of the causes of human
differences and lack of mutual understanding.
Machine summary:
697102 بررسي پديدة عزلت گزيني از ديدگاه مولانا و کارن هورناي *** شهرام محمودي * ـ ابراهيم دانش ** ـ فرامرز جلالت دانشجوي دکتري گروه زبان و ادبيات فارسي ، واحد اردبيل ، دانشگاه آزاد اسلامي ، اردبيل ، ايران ـ استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه محقق اردبيلي ، اردبيل ، ايران ـ استاديار گروه زبان و ادبيات فارسي ، واحد اردبيل ، دانشگاه آزاد اسلامي ، اردبيل ، ايران چکيده بسياري از رنج هاي رواني انسان ريشه در رفتار والدين با وي در دوران کودکي دارد.
روش و سؤال پژوهش پژوهش حاضر به روش تحليلي ـ تطبيقي بر آن است تا با مقايسۀ انوع عزلت گزيني در مثنوي و نظرّيۀ روان رنجوريِ کارن هورناي، اشتراکات ، افتراقات و امتيازات هر يک را نشان و به سؤال ذيل پاسخ دهد: آراء مولانا درباب عزلت گزيني به ويژه نوع روان رنجورانه آن چه اشتراکات و افتراقاتي با آراء کارن هورناي دارد؟ ١٤٠/فصلنامۀ ادبيات عرفاني و اسطوره شناختي ـــــــــــــــــــــ شهرام محمودي ـ ابراهيم دانش ...
دربارة عزلت گزينيِ روان رنجورانه بر اساس نظرّيۀ کارن هورناي در متون ادب فارسي پژوهشيِ صورت نگرفته است ، امّا دربارة ديگر مکانيسم هاي روان رنجوري از قبيل مهرطلبي و برتريطلبي پژوهش هاي انجام شده از اين قرار هستند: بهنام فر و طلايي (١٣٩٣)، در مقالۀ «تحليل روان شناختي خودستاييهاي خاقاني بر مبناي ديدگاه کارن هورناي»، معتقد هستند که خاقاني از تيپ هاي شخصيّتيِ برتريطلب محسوب ميشود که از طريق تحقير ديگران ميخواهد به جبران حقارت خود و شخصيت آرماني مد نظرش دست يابد.