Abstract:
در جوامع استبدادی و حکومتهای اقتدارگرا، ایهام بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراضآمیز و البتّه محتاطانه است؛ به این معنی که شرایط نامناسب اجتماعی و فضای خفقانآمیز سرزمینها، هنرمند را به سوی پوشیدهگویی و بیان اعتقادات در لفافۀ آرایۀ ادبی ایهام سوق میدهد: بیانی غیر مستقیم و تأثیرگذار که آگاهی مخاطبان را در پی دارد و بهنوعی میتوان آن را شگرد مبارزۀ قلمی نویسنده یا شاعر علیه حاکمان جور و مردم ظاهرفریب و ریاکار به شمار آورد. در قرون هفتم و هشتم هجری قمری ـ که یکی از سیاهترین دورههای تاریخ ایران است ـ سرزمین ما گرفتار یورش قوم مغول و سلطۀ آنان شد. استبداد حاکمان در طول این دو قرن، خفقان سنگین اجتماعی را در پی داشت؛ چنانکه بر شعر فارسی و بهویژه قالب غزل، بسیار تأثیرگذار بوده است و موجب درونگرایی شاعران سبک عراقی شده است. در پژوهش حاضر ـ که به بررسی صنعت ادبی ایهام و رابطۀ آن با مسائل انتقادی در غزلهای حافظ میپردازد ـ دادهها از طریق سندکاوی جمعآوری و به شیوۀ کیفی توصیفشده است. برآیند این تحقیق نشان میدهد که کاربست ایهام به قصد انتقاد از عملکرد پادشاهان ستمگر و صوفیان و زاهدان ریاکار در دیوان خواجه، خصیصۀ سبکی شاعر است و در میان انواع ایهام، بسامد ایهام تناسب و ایهام مجرّد بیش از گونههای دیگر آن است.
AbstractIn tyrannical societies and authoritarian governments, Iham is the best way to express social pains and a channel for protesting and, of course, cautious; This means that the inappropriate social conditions and the suffocating atmosphere of the lands lead the artist to conceal and express his beliefs in the envelope of Iham's literary array; It is an indirect and effective statement that raises the awareness of the audience, and in a way, it can be considered a way of the writer's or poet's pen struggle against the rulers and the deceptive and hypocritical people. In the 7th and 8th centuries of Hijri, which is one of the darkest periods in Iran's history, our land, Iran, fell under the rule of the Mongols. The tyranny of the rulers during these two centuries resulted in heavy social suffocation; As it has been very influential on Persian poetry and especially the form of ghazal, it has caused the introversion of Iraqi style poets. In the present study, which examines the literary industry of Iham and its relationship with critical issues in Hafez's sonnets, data has been collected through document analysis and described in a qualitative manner. The result of this research shows that the use of Iham to criticize the performance of oppressive kings and hypocritical Sufis and ascetics in the court of Khwaja is a characteristic of the poet's style. And among the types of idioms, the frequency of proportional idioms and single idioms is more than other types.
Machine summary:
واکاوی غزلیات ایهامآمیز حافظ در طرح مسائل انتقادی محمّد پوریاور چوبر 1 ، احمدرضا نظری چروده 2 ، معصومه نظری چروده 3 چکیده در جوامع استبدادی و حکومتهای اقتدارگرا، ایهام بهترین شیوه برای بیان دردهای اجتماعی و مجرای فریاد اعتراضآمیز و البتّه محتاطانه است؛ به این معنی که شرایط نامناسب اجتماعی و فضای خفقانآمیز سرزمینها، هنرمند را به سوی پوشیدهگویی و بیان اعتقادات در لفافۀ آرایۀ ادبی ایهام سوق میدهد: بیانی غیر مستقیم و تأثیرگذار که آگاهی مخاطبان را در پی دارد و بهنوعی میتوان آن را شگرد مبارزۀ قلمی نویسنده یا شاعر علیه حاکمان جور و مردم ظاهرفریب و ریاکار به شمار آورد.
صناعت شیرینِ ایهام در دیوان حافظ، در بیشتر غزلها دیده میشود؛ ازاینرو دیوان حافظ را «خوش ایهامترین دفتر شعر فارسی» (حسنزادۀ نیری و دالوند، 1394: 35) نامیدهاند؛ اما خواجه شیراز برای بیان غیرمستقیمِ مسائل انتقادی «اجتماعی و سیاسی» در غزلیات خود، تنها در 65 بیت از واژگان ایهامدار سود جُسته است.
تهدید حاکمان ظالم حافظ در غزلی، از صفت «سرکشی» سخن به میان آورده است و ضمن تهدید مخاطب سرکش (حاکمِ نافرمانِ ستمپیشه)، بر این عقیده است که همۀ کارها دست خداوند قادری است که میتواند ظالمترین پادشاهان را نیز بهآسانی به زانو درآورد؛ بنابراین برای چنین حاکمانِ ستمپیشهای بهترین و خیرترین کار، دست برداشتن از تعدّی و تجاوز به حقوق رعایا و آزار و شکنجۀ زیردستان است؛ در غیر این صورت، قدرت الهی او را نیست و نابود خواهد کرد: سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد , , دلبر که در کف او مومست سنگ خارا (همان: 99) واژۀ موهمِ «سرکش» در این بیت به معنی عاصی و طغیانگر است؛ اما این واژه در معنی دوم، یعنی زبانههای آتش که مدّ نظر شاعر نیست، با شمع ایهام تناسب میسازد.