Abstract:
هدف پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی ساختاری مرکزیتبخشی نابهنجار به خود در منابع اسلامی و بررسی میزان روایی آن بود. نخست با رویکردی کیفی در قسمت جمعآوری متون و رسیدن به متون برگزیده، از روش حوزههای معنایی و در قسمت تحلیل متون، از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدینمنظور سه مرحله کدگذاری انجام و 526 کد در مرحله کدگذاری باز، 74 کد محوری در مرحله اول، 15 کد محوری در مرحله دوم، 3 کد انتخابی به عنوان مقوله عمده و یک مقوله هسته مرکزی شناسایی و مدل مفهومی سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود ترسیم گردید. سپس در رویکردی کمّی با بهکارگیری روش ارزیابی نظرات کارشناسان، شاخص روایی محتوایی مدل از یازده متخصص به روش نمونهگیری هدفمند سنجیده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که سازه مرکزیتبخشی نابهنجار به خود دارای چهار مؤلفه خودرضایتی، خودبرتری، خودنمایشی و خودفزونی، 36 نشانه، شش شرط علّی (عدم شناخت خود یا جایگاه آن، عدم شناخت خداوند یا جایگاه او، خوددوستداریذاتی، خودکمبینی، علاقه ذاتی به دیده شدن، بینهایتطلبی ذاتی) و یازده پیامد میباشد.
The aim of this study was to develop a structural conceptual model of abnormal self-centeredness in Islamic sources and to examine its validity. First, with a qualitative approach, in the section of collecting texts and reaching selected texts, the method of semantic domains and in the section of text analysis, the method of qualitative content analysis of Siah and Shannon (2005) were used as the method of contractual content analysis. For this purpose, three coding steps were performed and 526 codes were identified in the open coding stage, 74 pivot codes in the first stage, 15 pivot codes in the second stage, 3 selected codes as the main category and 1 central core category; And the conceptual model of the abnormal centralization structure was drawn. Then, in a quantitative approach, using the method of evaluating the opinions of experts, the content validity index of the model from 11 experts was measured by purposive sampling. Findings showed that the structure of abnormal centralization has 4 components (self-satisfaction, self-superiority, self-expression and self−exaggeration), 36 signs, 6 causal conditions (not knowing self or its place, not knowing God or His place, intrinsic self-control, self-doubt, intrinsic interest To be seen is inherently infinite) and 11 consequences.
Machine summary:
این آثار در حالی که بهصورت کلی و با نگاه اخلاقی به این مفاهیم پرداختهاند؛ در صدد کشف یک سازه زیربنایی و مشترک بین این مفاهیم نبوده و به صورت جداگانه و تکتک به خرده مفاهیمی از مفهوم خودمحوری پرداخ با توجه به وجود شواهدی در آثار اندیشمندان اسلامی مبنی بر آثار زیانبار خودخواهی در منابع اسلامی بهصورت کلی و نه تحت الفاظ و عناوین خاص (مانند فتاحی، ۱۳۷۲؛ امینی، ۱۳۷۵، ص110؛ مطهری، ۱۳۷۷، ج28، ص228؛ مکارم شیرازی، ۱۳۷۷، ص153؛ عباسنژاد، ۱۳۸۴، ص298؛ موسوی لاری، ۱۳۸۷، ص206؛ شجاعی، ۱۳۸۹؛ موسوی لاری، ۱۳۹۱؛ موسوی خمینی، ۱۳۹۱، ص79؛ حسینی محمدآباد و حسینی محمدآباد، ۱۳۹۴)؛ این پژوهش در پی آن است که براساس تحلیل محتوای کیفی و به روش کمّی، مفاهیم موجود در منابع اسلامی را با یک عنوان واحد به نام مرکزیتبخشی نابهنجار به خود مفهومسازی کرده، در یک مدل مفهومی ساختاری بررسی کند و میزان روایی آن را بسنجد.
آن مفاهیم از نگاه اسلامی نابهنجار باشد و اسلام از متخلق شدن به این مفاهیم نهی کر Ingram Private self-absorption McKenzie & Hoyle Rao Emotional maturation Salin Slyter Narcissistic wound Grover Lee Self-Presentation Tedeschi & Melburg Pincus Grandiose Ogrodniczuk روش پژوهش در این پژوهش از دو روش کیفی و کمّی استفاده شد؛ در بخش کیفی هر آنچه که مربوط به جمعآوری واژگان است، از روش حوزههای معنایی کمک گرفته شده است.