Abstract:
باتوجه به آمار روز افزون طلاق در ایران شاهد تعداد زیادی کودکان طلاق هستیم که درگیر آسیبهای اجتماعی، روانی و عاطفی فراوانی میشوند که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. مددکاراناجتماعی به عنوان افراد متخصص میتوانند نقش موثری در کاهش این آسیبها ایفا کنند. هدف مطالعه تبیین اهمیت و نقش مددکاریاجتماعی در کار با کودکان است. پرسش اصلی این پژوهش این است که اثر بخشی مداخلات مددکاری اجتماعی بر کودکان طلاق مورد توجه قرارگرفته است؟ با استفاده از روش فراترکیب، 25پژوهش صورتگرفته در خصوص مداخلات مددکاریاجتماعی بر کودکان طلاق در بازه زمانی1970-2020 فارسی و انگلیسی زبان را انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. براساس یافتهها، پژوهشها در سه حوزه پیامدهای منفی طلاق والدین بر کودکان، مداخلات انجام شده در خصوص کودکان طلاق و نقش مددکاری اجتماعی دستهبندی شدند. پژوهشها نشان میدهند که مداخلات انجام شده در حوزه مشکلات روانی و عاطفی کودکان بوده است و به مسائل اجتماعی کودکان کمتر توجه شده است، در صورتی که خدمات تخصصی به کودکان طلاق ارائه نشود، آثار طلاق والدین در آنها نهادینه خواهد شد و بر طرف کردن آن هزینه هنگفتی برای فرد و جامعه دارد. یکی از گروههای ارائه دهنده خدمات تخصصی مددکاراناجتماعی هستند که به اهمیت نقش و خدمات تخصصی آنان کمتر توجه شده است. آنان میتوانند خدمات تخصصی و مناسبی را به خانوادهها و کودکان ارائه دهند تا از آسیبهای احتمالی پیشگیری کنند یا در صورت بروز مشکل صدمه کمتری به کودکان در امر طلاق والدینشان به وجودآید.
According to the increasing statistics of divorce in Iran, we see a large number of children of divorce who are involved in many social, psychological and emotional injuries, which have been given less attention. Social workers as experts can play an effective role in reducing these harms. The purpose of the study is to explain the importance and role of social work in working with children. The main question of this research is whether the effectiveness of social work interventions on children of divorce has been considered? Using a Meta-Synthesis, this paper selected and analyzed 25 English and Persian studies on the impact of social service interventions on of children from divorced families during 1970-2020.Based on the findings, the researches were categorized into three areas: the negative consequences of parental divorce on children, the interventions made regarding divorced children, and the role of social work. The researches show that the interventions carried out were in the field of children's mental and emotional problems and less attention was paid to children's social issues. If specialized services are not provided to the children of divorce, the effects of the parents' divorce will be institutionalized, and removing them will cost a lot for individual and society. Social workers are one of the groups that importance of their role and specialized services has been paid less attention in researches. They can provide appropriate services to families and children to prevent possible harm or if problems arise, children will be less harmed in divorce.
Machine summary:
کودکان طلاق و مداخلات مددکاري اجتماعي: مرور نظاممند نسرين بابائيان * ، علي يزداني ** احمد کلاته ساداتي *** ، محيا حاج حسيني **** تاريخ دريافت :١٤٠٠/١٠/٧ تاريخ پذيرش :١٤٠١/٧/٢٤ چکيده با توجه به آمار روزافزون طلاقهاي ثبت شده در کشور شاهد تعداد زيادي کودکان طلاق هستيم که درگير آسيب هاي اجتماعي، رواني و عاطفي فراواني ميشوند که کمتر موردتوجه قرار گرفته اند.
در ايران پژوهش هايي به روش مرور سيستماتيک در رابطه با کودکان طلاق انجامشده است که در پژوهشي با عنوان مسائل فرزندان طلاق در ايران و مداخلات مربوطه : فرا تحليل مقالات موجود توسط يحيي زاده و حامد انجامشده است که ٢٠ مقاله داخلي موردبررسي قرار گرفته اند که نتايج نشان ميدهد در بحث کوکان طلاق به موضوع سلامت روان توجه شده است و فرزندان طلاق در مقايسه با فرزندان يتيم و عادي وضعيت نامطلوبي دارند و آسيب هاي اجتماعي پيش روي اين فرزندان مورد غفلت واقع شده (يحيي زاده و حامد، ١٣٩٤).
(Akpan & Ezeume, 2020) مداخلات انجام شده در خصوص کودکان طلاق: به منظور کاهش و درمان آسيب هاي به وجود آمده براي کودکان طلاق مداخلات مختلفي صورت گرفته که بعد سلامت روان کودکان، مسائل فردي و مشکلات رواني را در برميگيرد نتايج پژوهش عبدي و همکاران (١٣٩٢) نشان ميدهد که برنامه مداخله اي کودکان برافزايش نگرش مثبت آنها نسبت به طلاق والدينشان، کاهش احساسات منفي نسبت به والدين ، افزايش ابراز احساسات آنها نسبت به طلاق والدين ، بهبود رابطه آنها با والدين ، بهبود رابطه با همسالان، افزايش يادگيري مهارتهاي حل مشکل و سازگاري کلي کودکان با طلاق والدين تأثيرگذار بوده است .