Abstract:
زبان صریح و شفاف فروغ فرخزاد تأثیر شگرفی در انتخاب اوزان عروضی او داشته است. این پژوهش با هدف بررسی مهمترین جلـوههـای اوزان عروضی اشعار مجموعۀ «تولدی دیگر» در پی پاسخ به این سؤال است که مهمترین ابداعات وزنی فروغ فرخزاد در تولدی دیگر چیست؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که پس از بررسـی اوزان عروضی اشعار «تولدی دیگر» با ارائة نمودارها و تحلیـل آمارها این نتایج دست آمد که فروغ بهخوبی از عهدۀ ظرفیتهای بالقوۀ وزنی و عروضی برآمده و دست به ابداع و نوآوری زده است؛ او متناسب با حال مخاطب و همچنین تجربههای فردی و شخصی و با سخنانی از جنس زمان خود در ظهور و بروز جنبههای تقویـت موسـیقی بیرونی کـلام، بهخوبی توانسته مهارت خود را نمایان کند؛ گاه اشعارش این فرصت را به خواننده میدهد تا در تقطیع، اوزان مختلفی را تجربه کند و یا با چند وزن در یک شعر، دو وزن در یک مصراع و کاربرد انواع ارکان ناقص در آخر مصراع، برخلاف شعر قدما مواجه باشد؛ زیرا برای او کلمات و محتوا مهم هستند. گاهی نیز در اشعارش با مصراعهایی مواجه هستیم که کاملاً دارای هجاهای بلند هستند و نشاندهندۀ استقلال مصراعهای شعر او از سایر مصراعهاست و از طرفی توانایی خود را در بهکارگیری اختیارات شاعری بهویژه استفاده از اختیار شاعری «تسکین» را به رخ مخاطب خود میکشاند. اوزان رمل، مجتث، مضارع و رجز بالاترین آمار را در «تولدی دیگر» به خود اختصاص دادهاند.
Forugh Farrokhzad's explicit and lucid diction has had an extraordinary impact on her choice of prosodic meters. The present article is aimed at looking into the most important manifestations of prosodic meter in one of Forugh Farrokhzad's poetry collections called “Another Birth”, attempting to answer the following question: What are the most important prosodic innovations in “Another Birth”? Using a descriptive-analytical method, this article first examines metrical patterns in “Another Birth” and then by presenting graphs and analyzing statistics, it comes to the following findings: Forugh has beautifully drawn upon the potential capacities of prosodic meter and therefore has created an original and innovative poetry. Forugh has managed to display her mastery and adeptness not only by presenting her individual and personal experiences commensurate with her audience's moods but also through manifesting the facets of external music in her language, a language that suits the taste of her contemporary audience. Unlike the poems of her predecessors, her poems occasionally give the reader the opportunity to experience various meters in segmentation, and the reader encounters several meters in one single poem, two meters in one hemistich or the application of partial elements at the end of a hemistich; the reason is that words and content-and not form- are important to her. Moreover, we sometimes come across some hemistiches in her poems that have extra-long syllables which indicate the independence of her hemistiches from other hemistiches on the one hand and on the other hand she displays her ability to employ poetic options, especially “Taskin”, to her readers. Metrical patterns such as Ramal, Mujtath, Muzare' and Rajaz are the most frequently used ones in her poetry.
Machine summary:
اين پژوهش با هدف بررسي مهم ترين جلــوه هــاي اوزان عروضي اشعار مجموعۀ «تولدي ديگر» در پي پاسخ به اين سؤال است که مهم ترين ابداعات وزني فروغ فرخزاد در تولدي ديگر چيست ؟ روش تحقيق ، توصيفي- تحليلي است که پس از بررســـي اوزان عروضي اشــعار «تولدي ديگر» با ار ئۀ نمودارها و تحليـــــل آمارها اين نتايج دســت آمد که فروغ به خوبي از عهدة ظرفيت هاي بالقوة وزني و عروضــي برآمده و دســت به ابداع و نوآوري زده اسـت ؛ او متناسـب با حال مخاطب و همچنين تجربه هاي فردي و شـخصـي و با سـخناني از جنس زمان خود در ظهور و بروز جنبه هاي تقويــت موســيقي بيروني کــلام ، به خوبي توانسـته مهارت خود را نمايان کند؛ گاه اشـعارش اين فرصـت را به خواننده ميدهد تا در تقطيع ، اوزان مختلفي را تجربه کند و يا با چند وزن در يک شـعر، دو وزن در يک مصـراع و کاربرد انواع ارکان ناقص در آخر مصـراع ، برخلاف شـعر قدما مواجه باشـد؛ زيرا براي او کلمات و محتوا مهم هسـتند.
مهمترين پژوهش هـاي قـابـل ذکر در اين زمينـه عبـارتنـد از: «نگـاهي بـه فروغ فرخ زاد» (شـميسـا، ١٣٩٧)، «شـعر زمان ما؛ فروغ فرخ زاد» (حقوقي، ١٣٩٣)، «زني تنها» (هيلمن ، ١٣٩٧)، «بررسـي وزن شـعر فارسـي» (لازار، ١٣٩٥)، «بررسـي قالب هاي شـعر فروغ » (موسـوي، ١٣٨٤)، «عناصـر سـبک سـاز در موسـيقي شـعر فروغ فرخ زاد» (حسـين پورآلاشـتي ، ١٣٨٧) و پايان نامۀ کارشـناسـي ارشـد دانشـگاه آزاد اسـلامي واحد رشـت با عنوان «بررسـي موسـيقي اشـعار فروغ فرخ زاد با نگاهي بر ابداعات و ابتکارات او» (باقري ثابت ، ١٣٩١) که صـرفا در فصـل سـوم و در بخش ابتکارات فروغ به سـه شـعر با وزن مرکب به عنوان ابداعات اشـاره شـده و در هيچ جاي آن سـخني و اشـاره اي به اشــعار تولدي ديگر و حتي ديگر ابداعات نشـده اســت .