Abstract:
عاصم یکی از قاریان کوفه در قرن دوم و حفص یکی از راویان او است. در سده اخیر، قرائت حفص از عاصم به رایج ترین قرائت در دست عموم مسلمانان، بدل شده است. قرائت مزبور با همه اهمیت و محبوبیت، از برخی شبهات نحوی یا صرفی پیراسته نمی باشد. منصوب خواندن «بینکم» و نیز «لا نُکَذّب» در سوره انعام و «فَأَطَّلع» در سوره غافر، مجرور خواندن «قیله» در سوره زخرف، مرفوع خواندن «أَربع» در سوره نور، قرائت غایب «لایَحْسَبَنَّ» در سوره انفال و قرائت مشدد «لما» در سوره طارق، نمونه هایی از غرائب نحوی قرائت حفص از عاصم است که اعتراض جماعتی از نحویان را برانگیخته است. به همین سان، قرائت به فتح قاف «قرن» در سوره احزاب، قرائت به ضم سین «سعدوا» در سوره هود و قرائت به سکون لام «ثُمَّ لیَقطَع» در سوره حج، از منظر دانش «صرف» مورد نقد قرار گرفته است. تحقیق حاضر بر آن است تا با بررسی شواهد دهگانه فوق، از جایگاه «عربیت» در نقد پاره ای از وجوه قرائت حفص از عاصم پرده بردارد و آشکار گرداند که قرائت مزبور را نمی توان فراتر از نقد پنداشت.
Asim is one of the readers of the Quran in the second Islamic century and Hafs is one of his narrators.In current century, reading of Hafs from Asim has become the most common reading among Muslims but this reading, with all its importance and popularity, is not free from some grammatical and morphological doubts. Some examples of grammatical problems in this reading which have provoked the objection of a group of grammar scholars, are as follows:1-"Baynakom" in Surah al-An'am2-"La Nokazziba" in Surah Al-An'am3-"Fa Atalia" in Surah Al-Ghafir4- "Qilihi" in Surah Az-Zukhruf.5-"Arbao" in Surah An-Nur6-"La yahsabanna" in Surah Al-Anfal7-"Lamma" in Surah At-TariqMoreover, These examples have been criticized according to the morphological rules:1-"Qarna" in Surah Al-Ahzab2-"Soedu" in Surah Hud3-"Thummalyaqta'a" in Surah Al-HajjThe present research aims to show the importance of grammatical and morphological rules in criticism of some aspects of the reading of Hafs from Asim by examining the above ten examples. Based on this, it becomes clear that the reading of Hafs cannot be considered beyond criticism.
Machine summary:
اين تحقيق نشان مي دهد که چهره هايي چون ابن سيرين ، ابوحاتم ، طبري ، علي بن سليمان و نحاس ، با تکيه بر عربيت ، وجوهي از قرائت حفص از عاصم را انکار کرده اند.
(همان ) هرچند نسخه هاي نخستين قرآن ، فاقد نقطه و اعراب بوده اند و امکان مشتبه شدن «قيله » و «قبله » وجود داشته است ، اما اين نکته براي پذيرش مدعاي بلمي کفايت نمي کند، زيرا کاربرد واژه «القيل »، منحصر به آيه ٨٨ زخرف نيســت و - في المثل - در آيه ﴿ومن أصدق من الله قيلا﴾ (نساء/١٢٢) نيز ديده مي شود.
(رضي ، ١٤٣١: ٦٣/٤) رضي در شرح اين سخن يادآور شده که ابن الحاجب ، «ترجي » را ذکر نکرده اســت ، اما در آيات سي وششم غافر و چهارم عبس ، قرائت منصوب فعل پس از «ترجي » آمده است .
(همان ، ١٦٣) فتح يا کسر سين ، عاري از تأثيري معنايي است ، اما قرائت به ياء و تاء، بيانگر اختلاف ميان صيغه مفرد غايب و مفرد مخاطب است و قرائت به ياء در اين آيات ، اعتراض برخي نحويان را برانگيخته اســت ، زيرا فعل «يحسبن » _به سان ديگر افعال قلوب _ به دو مفعول احتياج دارد.
Bibliography: - Abu Hayyan al-Andalusi, Muhammad bin Yousuf, (2010), tafsir al-Bahr al-Muhit, Beirut: Dar alKotob alIlmiyah.
- Ibn Abi Maryam, Nasr bin Ali al-Shirazi, (2009), Al-mudah f wujuh al-qira'at wa'ilaliha, Editor: AbdulRahim alTarhuni, Beirut: Dar alKotob alIlmiyah.
- al-Nahhas, Abu Ja'far Ahmad bin Muhammad, (2004), I'rab al-Qur'an, Beirut: Dar alHilal.
H( ١٤٣٠) ,al-Qurtubi, Muhammad bin Ahmad al-Ansari - Qur'an, Beirut: almaktaba alassrya.