Abstract:
در سدههای اخیر مستشرقان و محققان غیرمسلمان بهصورت آکادمیک به موضوع «منابع و مصادر قرآن» توجه کردهاند. پیشینه موجود از این بحث به سده 19 میلادی برمیگردد و از آن پس تاکنون طیف گستردهای از دیدگاهها مطرح شده است. صاحبان این بحث به طرح شبهاتی در منابع و مصادر قرآن پرداخته و با فرضیهها و شبهات گوناگون چنین القا میکنند که پیامبر اکرمﷺ بخش قابل توجهی از قرآن را از منابع مختلفی چون تورات، انجیل، آیین صابئان، آموزههای زرتشتی و فرهنگ و آداب و اشعار جامعه جاهلی برگرفته است. یکی از خاورشناسان به نام ویلیام تسدال (Tisdall William) با تمسک به وجود مشابهتهای میان قرآن کریم و آموزههای زرتشتی، نظریه اقتباس قرآن از آموزههای زرتشتی را برگزیده است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد انتقادی نظریه اقتباس قرآن از آموزهای زرتشتی را نقد و بررسی میکند. یافتههای پژوهش نشان میدهد در نوشتههای برخی از مستشرقان، دشمنی با اسلام و توجهنکردن به اصول پژوهش در رویکرد قرآنپژوهی دیده میشود؛ ازاینرو میتوان گفت هدف واقعی همه مستشرقان از اینگونه پژوهشها شناخت اسلام و قرآن نیست.
In recent centuries, orientalists and non-Muslim researchers have considered "sources of the Qur'an" in an academic manner. The existing history of this issue dates back to the 19th century and since then a wide range of views have been propos ed. The authors of this issue have raised doubts about the sources of the Qur'an, and with various hypotheses and doubts; they believe that the Holy Prophet adapted a significant part of the Qur'an from various sources, such as the Torah, the Bible, the Sabean religion, Zoroastrian teachings, and the culture, customs and poems of the Jahiliyyah (age of ignorance) society. One of the orientalists named William Tisdall, insisting on the similarities between the Holy Qur'an and Zoroastrian teachings, has chosen the theory of adapting the Qur'an from Zoroastrian teachings. The current study, via a descriptive-analytical method and a critical approach, criticizes and examines the theory of the adaptation of the Qur'an from Zoroastrian teachings. The findings of the study suggest that in the writings of some Orientalists, enmity with Islam and not paying attention to the principles of research in the Qur'anic approach can be seen; therefore, it can be said that the real purpose of all orientalists from such researches is not to know Islam and the Qur'an.
Machine summary:
یکی از خاورشناسان به نام ویلیام تسدال (Tisdall William) با تمسک به وجود مشابهتهای میان قرآن کریم و آموزههای زرتشتی، نظریه اقتباس قرآن از آموزههای زرتشتی را برگزیده است.
البته در این سده دیدگاههای منصفانهتری نیز فرصت بروز یافتند؛ برای نمونه ویلیام مونتگمری وات 1 (1990- 2006م) که از سوی جامعه ایونا، لقب افتخاری «آخرین شرقشناس» را دریافت کرد (فرمانیان، 1385، ص 280)، به نقد دیدگاه غالب خاورشناسان پرداخت و قرآن را فعلِ الهی که از طریق شخصیت محمد| عرضه شده است، معرفی کرد، هرچند او تأثیر نفس بشری پیامبر و محیط نزول آن را عامل راهیابی خطا و اشتباه در قرآن میدانست؛ امری که در مورد انجیل نیز روا میدارد (بل، 1382، صص 18ـ19).
1. بررسی نظریه اقتباس قرآن از آموزههای زرتشتی یکی از منابعی که مستشرقان برای مصدر آموزههای اسلامی معرفی کردهاند، آیین زرتشت است.
با این حال برخی شباهتها میان قرآن و فرهنگ ایرانی میتواند حاصل فرایند معکوس تأثیر اسلام بر کتابهای زرتشتی در سده نهم میلادی باشد (Yarshater, Ehsan, Richard G.
مشخصات ترجمه فرانسوی آرداویرافنامه به شرح ذیل است: Philiph Gignoux Le Livre d Arda Viraz Paris: Institute Francais d Iranologie de Tehran 1984.
همه این شواهد نشان میدهد که نمیتوان وی را آموزگار پیامبر دانست؛ زیرا 86 سوره قرآن که بخش اعظم و بلکه همه عقاید اسلامی را شامل میشود در مکه نازل شده است.
شاید قرآن این آیه را از کتابی زرتشتی اقتباس کرده است.