Abstract:
تبیین کارآمدی دین در تمام بخشهای زندگی بشری نیازمند بازشناسی مفاهیم مرتبط با ساختارها و سیستمهای اثرگذار در اداره جامعه مانند مفهوم تمدن میباشد که باید از منابع دین استنباط شود. از اینرو شناخت آسیبشناسی تمدنی از منظرِ قرآن کریم نیازمند بازخوانی آراء و نظرات مفسران در این باره است. نگاه تفسیری علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در زمینه آسیبشناسی تمدنی نوآوری و جامعیت ویژهای دارد که با تلفیق نگاه فلسفی بر تمدن و تاریخ صورت گرفته است. در مقاله حاضر، آسیبشناسی تمدنی در اندیشه علامه واکاوی گردیده است و با روش توصیفی – تحلیلی دیدگاه ایشان بیان شده است. این مفسر شهیر معاصر در ذیل آیات مربوط به سرنوشت و اقوام و ملل گذشته به بیان دیدگاه قرآن درباره انحطاط جوامع از جایگاه والای انسانی و صراط مستقیم و خط سیر الهی پرداخته و متمدن بودن جوامع را تنها در پیشرفت مادی ندانسته و انحطاط اخلاقی و معنوی را سقوط حقیقی آنها میداند و علل آن را در فساد، انحراف از مسیر فطرت، کفران نعمت، ظلم و ستم، اسراف و تبذیر، خیانت، ترک امر به معروف و نهی از منکر، تکذیب آیات خدا معرفی میکند.
Explaining the effectiveness of religion in all parts of human life requires the recognition of concepts related to the structures and systems that are effective in the administration of society, such as the concept of civilization, which must be inferred from the sources of religion. Therefore, understanding the pathology of civilization from the perspective of the Holy Qur'an requires re-reading the opinions and opinions of the commentators in this regard. The interpretative view of Allameh Tabatabai in Tafsir al-Mizan in the field of civilizational pathology has a special innovation and comprehensiveness that is made by combining a philosophical view on civilization and history. In this article, the pathology of civilization in Allameh's thought has been analyzed and his point of view has been expressed with a descriptive-analytical method. Under the verses related to the destiny and past peoples and nations, this famous contemporary commentator expressed the Qur'an's view about the degeneration of societies from the high human position and the straight path and the path of God. He knows their real downfall and introduces its causes in corruption, deviation from the path of nature, blasphemy of blessings, oppression, extravagance and extravagance, betrayal, abandonment
Machine summary:
از ديدگاه علامه طباطبايي قرآن پايه و اساس تمدن ها را ايمان به خدا و تعالي معنوي دانسته و توسعه و پيشرفت مادي را به هيچ وجه ملاک متمدن بودن جامعه اي معرفي نکرده است ؛ از اين رو تنزل ايماني و اخلاقي را آغاز سقوط تمدني مي داند، هرچند جامعه از لحاظ مادي پيشرفت داشته باشد (همان ، ج ٤، ص ٢٨).
مطالعات تمدني در خصوص قرآن پيشينه ديرينه اي ندارد و بررسي نظر قرآن در مورد تمدن داراي پي يشنه مطالعاتي پرباري نيست و آثار معدودي در اين زمينه وجود دارد؛ مانند کتاب الحضارة في القرآن الکريم اثر محمد کامل حسن المحامي که بيشتر به موضوعات منفردي حول مصاديق تمدن پرداخته و همين رويه کم وبيش در کتاب مقدمات حضارة الاسلام اثر مصطفي السباعي نيز دنبال شده است .
تکذيب و سرکشي باعث نابودي تمدن هاي زيادي شده است ؛ چنان که قرآن کريم طغيان گري فرعون و قومش در برابر حضرت موسي را ذکر مي کند که با تمام معجزات باز به او ايمان نياوردند و فرعون به دنبال برتري جوي بود و تا آنجا پيش رفت که ادعاي خدايي کرد (همان ، ج ٢٠، ص ١٨٤)؛ به ويژه که گفته شده هيچ امتي پش ي از قوم موسي اين همه معجزه و نعمت نداشتند (فعال عراقي ، ١٣٨١، ص ١٩١) که درنهايت فرعون و يارانش به دليل ستمکاري شان در دريا هلاک شدند (طباطبايي ، ١٤١٧ق ، ج ١٦، ص ٣٧).