Abstract:
فقه اسلامی در دورههای مختلف مظهری از مظاهر عنایت امت اسلامی به شریعت است؛ شریعتی که مبین عدل و رحمت و اصلاح میباشد. راههای اثبات ادلۀ دعاوی به عنوان محافظ حقوق، مظهر رحمت و ابزار کارآمد، تحقق عدالت و از بیشترین موضوعات در اجرا و پرکاربردترین موضوعات فقهی – حقوقی محسوب میشوند که از جمله مهمترین روشهایی که اثبات حق و میزان عدالت به آنها بستگی دارد، شهادت است. اما شهادت نیز همانند دیگر احکام و موضوعات اسلامی دارای احکام و شرایطی است که از جمله آنها این است که، در صورت ثبوت شهادت، آیا خبر قاطعی است که حاکم باید به موجب آن حکم کند؟ آیا تعداد و عدالت شاهد شرط است؟ ارکان شهادت چیست؟ حکم و شروط شهادت چگونه است؟ نصاب شهادت چند نفر است؟ آیا شهادت یک شاهد بهمراه سوگند پذیرفتنی است؟ سوال دیگر اینکه مشروعیت اثبات شهادت شاهدین و یا شهادت یک شاهد بهمراه سوگند چگونه خواهد بود؟ از این رو در نوشتار حاضر که با رویکرد تفسیری-کیفی نگاشته شده است، ابعاد مختلف موضوع شهادت و احکام و شرایط آن به صورت تطبیقی از دیدگاه مذاهب مختلف فقه اسلامی بررسی شده و با تحلیل نظرات فقهای مذاهب خمسه در این زمینه، ضرورت یا عدم ضرورت اثبات شهادت و فروعات مربوط به این مساله بررسی شده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که موضوع شهادت در اسلام و نقش آن در اثبات احکام اسلامی مورد توافق تمام فقهای اسلامی بوده و در بسیاری از موارد با هم اتفاق نظر دارند؛ البته در برخی موارد نیز مبانی فقهی هر مذهب اقتضاء میکند که در برخی موارد با هم اختلاف نظراتی داشته باشند
Islamic jurisprudence in different periods is a manifestation of the Islamic Ummah's care for Sharia; A law that represents justice, mercy, and reform. Ways of proving the evidence as a protector of rights, the manifestation of mercy and effective tools, the realization of justice and one of the most common issues in implementation and the most widely used jurisprudential-legal issues are among the most important methods on which the proof of justice depends on justice. But martyrdom, like other Islamic rules and issues, has rules and conditions, one of which is that, if the testimony is proven, is it conclusive news that the ruler should rule according to it? Is number and justice a condition? What are the pillars of testimony? What are the terms and conditions of testimony? How many witnesses are there? Is the testimony of a witness with an oath acceptable? Another question is what will be the legitimacy of proving the testimony of witnesses or the testimony of a witness with an oath? Therefore, in the present article, which has been written with a descriptive-analytical approach, different dimensions of the subject of martyrdom and its rulings and conditions have been comparatively studied from the perspective of different religions of Islamic jurisprudence and by analyzing the opinions of jurists of five religions in this field The proof of martyrdom and its sub-issues have been studied and finally it has been concluded that the subject of martyrdom in Islam .
Machine summary:
(اخبار جازم عن حق لازم للغير واقع من غير الحاکم ) (شيخ باقر نجفي ، ١٣٧٣) به نظرمي رسد که ترجيح تعريف اول شافعي ها با اضافه کردن لفظ "شـخص " يعنـي مخبـر آشکار مي شود؛ زيرا آن تعريف جامع و مانع است و نسبت به ديگر تعاريف واضح تر و روشن تر است و ميان شهادت و اقرار و دعوي و روايت اختلاف قايل مي شود؛ زيرا منظـور از اقـرار خبر دادن از حقي براي ديگري بر عهده شخص خبر دهنده است و منظور از دعـوا نيـز خبـر دادن شخص از حقي براي خود به عهده ديگري است و منظور از روايت نيز خبر دادن از يـک موضوع عمومي است که به شـخص خاصـي تعلـق نمـي گيـرد.
ايـن شـرط در برخي موارد مورد نزاع و اختلاف فقهاي مذاهب اسلامي قرار گرفته است ؛ بـه عنـوان مثـال از نظر جمهور، شهادت اخرس (عاجز از کلام ) پذيرفته نمي شود اما مالکي ها و اماميه گفتـه انـد: شهادت اخرس پذيرفته است و شهادت خود را با اشاره قابل فهم و کتابت ادا مي کند.
بنابراين ، شهادت ابله پذيرفتـه نمي شود يعني کسي که به کثرت اشتباه و توهم و غفلت شناخته مي شود يا کـسي کـه قـدرت هشياري دارد، اما از اين قدرت خـود بهـره نمـي بـرد، پذيرفتـه نمـي شـود (البرسـلي ، ١٤١٥)؛ (الهيتمي ، ١٣٥٧)؛ (نجفي ، ١٣٧٣)؛ (محقق حلي ، ١٤١٠هـ.