Abstract:
انقلاب تحولی ، با اهداف سیاسی اجتماعی است .فرایندی است که به مدد عمل توده ای با رهبری آرمان های برخاسته از اندیشه های بلند رخ می دهد و با گسستن از گذشته ای که توام با نابرابری وستم است وآینده ای که هنجارهای جدید همراه با عدالت وآزادی را نوید می دهد، توام است.همانگونه که ارسطو معتقد است نابرابری های موجود از عوامل زمینه ساز انقلابات هستند .هدف مقاله تبیین جامعه شناختی و مقایسه انقلابات مصر ،تونس ، لیبی و ایران است که با استفاده از نظریات جانسون و فوران به تحلیل وتبیین پرداخته شده است .روش تحقیق روش اسنادی است که به تحلیل محتوی متون مربوطه پرداخته می شود و ابزار گردآوری اطلاعات میدانی است .نتایج نشان داد از جمله عوامل مشترک زمینه ساز این انقلابات : بی کفایتی سیاسی ومدیریتی حاکمان ،استبداد وقدرت مطلقه وفاصله گرفتن از مردم ، بحران های مالی واجتماعی گسترده وپیامدهای آن (بیکاری، تورم ، کاهش رشد اقتصادی ، آسیب های اجتماعی، کاهش اعتماد وسرمایه اجتماعی، بی هنجاری و...) ، حضور روشنفکران ومردم درصحنه ،وجود شبکه های اجتماعی مجازی والگوگیری از سایر انقلابات ، وجود رهبران هدایت کننده وخوش فکر ، وابستگی وتوسعه نامتوازن است .تمایز انقلاب ایران با این انقلابات : ریشه اصلی انقلاب ایران مذهبی ولی ریشه اصلی انقلابات دیگر اجتماعی است .اهداف آرمانی انقلاب ایران حکومت مهدی (عج ) است وعدالت برگرفته از اسلام ولی اهداف آرمانی سایر انقلابات عدالت برگرفته از نظرات وفلاسفه غربی (مثل افلاطونی ) است. تمایز دیگر رهبری برخاسته از مردم ایران و فرهمندانه بود.
Machine summary:
مطالعه تطبيقي تاريخي زمينه هاي انقلابات ايران ، مصر ، ليبي، تونس ، يمن : تاکيد برتمايزات وتشابهات انقلاب ايران با چهار انقلاب ديگر 1 علي ويسمه اي 2 فرانک سيدي 3 پيمان عين القضاتي چکيده انقلاب تحولي ، با اهداف سياسي اجتماعي است .
هدف مقاله تبيين جامعه شناختي و مقايسه انقلابات مصر ،تونس ، ليبي و ايران است که بـا استفاده از نظريات جانسون و فوران بـه تحليـل وتبيـين پرداختـه شـده اسـت .
( اندرسون ، ١٣٩٠ ) در اين مقاله با مطالعه وتبيين جامعه شناختي اين انقلابات به ايـن سـوالات پاسـخ داده مـي شـود کـه تشـابهات بـين انقـلاب ايـران و ايـن انقلابـات چيسـت ؟تمايزات انقلاب ايران و اين انقلابات کدام است ؟ ضرورت واهميت تحقيق با توجه به اهميت استراتژيک خاورميانه ، توجـه بـه تحرکـات وتحـولاتي کـه در ايـن منطقه نيز صورت گرفته اهميت زيادي دارد.
نظريه کرين برينتون : او مانند اکثر تحليلگران غربـي بـا ديـدي بدبينانـه بـه انقـلاب نگريسته وانقلاب را به بيمار تشبيه کرده است و علي رغم قداسـتي کـه در انقـلاب در نـزد انقلابيون دارد، حرکت انقلابي را هجوم ميکروب به پيکر جامعه سالم تشبيه کـرده اسـت .
با مقايسه انقلابات مي توان بـه ايـن رسـيد که انقلاب همواره در سرزمين هايي اتفاق مي افتد که مردمان خواهان تحـولات اساسـي نـه به شکل اصلاح بلکه تغييرات ساختاري در همه مناسبات اجتمـاعي ، سياسـي واقتصـادي در جامعه هستند.
(
, 
, 
)
