Abstract:
پارسیهای هند، گروهی از زرتشتیان ایرانی بودند که همزمان با افول حکمرانی ساسانی و ورود اسلام به ایران، تصمیم گرفتند از جغرافیای سرزمینی ایران خارج شوند. آنها پس از یک سفر پرماجرا و خطرآفرین، سرانجام در سورات و بعدها در گجرات و بمبئی مستقر شدند. آنان در طول قرون، همواره تصویر ایران را بهعنوان مامِ میهن خویش در اذهان خود و نسلهای بعدی حفظ کردند و به صورت مستمر با ایران و ایرانیان در ارتباط بودند. این جامعه، ابتدا در حوزه کسبوکارهای کوچک فعال شد، سپس بهتدریج و بهویژه با ورود استعمارگران غربی، دورهای از پیشرفت تجاری، علمی و صنعتی را در میان جامعه کوچکِ دور از وطنِ پارسی آغاز کرد. این اقدامات، پیشرفت و بالندگی در جامعه هند و در پیِ آن، تأثیرگذاری بر امور زرتشتیان ایران را به همراه داشت. امروزه، این گروه مهاجر در شمارِ اقلیتی مهم، قابلاحترام و پیشرو، صاحب نفوذ اقتصادی و نقش اجتماعی منحصربهفردی در آن کشور هستند که گذشته از اهمیت فرهنگی- تاریخی حضور آنها در هند، میتوانند برای جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاستگذاری داخلی مؤثر باشند.
AbstractThe Indian Parsis were a group of Iranian Zoroastrians who, at the time of the fall of the Sassanid rule and advent of Islam to Iran, decided to exit the Iranian political geography. Following an adventurous and dangerous journey, they finally resided in Surat and then Gujarat and Mumbai. Over centuries, they still kept the image of Iran as their homeland in theirs and their next generations’ minds and continuously kept in contact with Iran and the Iranians. This community first entered small businesses, and then gradually, especially after the entrance of the western colonialists, started a trade, scientific and industrial period among the small expatriate Parsi community. These steps brought progress and prosperity for the Indian society and consequently impacted on the lives of the Iranian Zoroastrians. Today, this expatriate group is a major, respectable and advanced minority of political clout and unique social status in that country, who, apart from their historical/cultural presence in India, can be influential for the Islamic Republic of Iran in the domestic policy-making area.
Machine summary:
شاخصه هايي چون عدم وابستگي مذهبي و قومي بـه مسـلمانان و هنـدوها، درسـتکاري، صداقت ، هوشمندي و ذکاوت آنان باعث شد تا اروپاييها و به طور مشخص انگليسيها به ايـن پارسيهاي هند در تعامل با ايرانيان ٩١ جمعيت اعتماد کنند و به تدريج از آنان در مناصب ميـاني و مقاطعـه کارانـه ميـان خـود و دو گروه غالب و سنتي جامعه هند استفاده نمايند (٩-٨ :١٨٨٤ ,Karaka).
School of Oriental and African Studies ٩٨ فصلنامۀ تاريخ روابط خارجي، س ٢٣، ش ٩٠، بهار ١٤٠١ اجتماعي و فرهنگي درهم تنيده ايران با هنجارهاي بين المللي موجود، تعامل ايـران بـا يـک گـروه اقليت با مختصات پارسيها، واجد اهميت راهبردي و فوري نخواهـد بـود.
ايـن ارتبـاط بـه شـکل مطلوب آن ميتواند به حمايت يک طرفه اجتماعي و بدون دخالت سياسي اين گروه از هـم کيشـان خود در داخل کشور و يا حمايت هاي بشردوستانه آنـان در بحـران هـاي محـيط زيسـتي و بلايـاي طبيعي از ملت ايران محدود شود.
امروزه بيشترين جمعيت زرتشتيان جهـان ، دينـي کـه طليعـه آن در ايران باستان بوده است ، در کشور هند و در قامت پارسيها ظاهر شـده اسـت .
بدين ترتيب ، اين جامعـه در قياس با ساير گروه هـاي مشـابه ، بـه طـور برجسـته اي داراي علقـه تـاريخي و مـذهبي بـا سرزمين ، ملت و دولت ايران است .
اين انباشت علايـق مشـترک کـه جنبـه هـاي نـرم آن بـر جنبه هاي سخت غلبه داشته ، ميتواند به عنوان يک موتـور محرکـه در دسـترس ، در سـاختار سياست خارجي ايران در رابطه با کشور هند و همين طور در نسـبت مسـتقيم بـا ايـن گـروه مورد توجه قرار گيرد.
and Williams, Alan, 2008, Parsis in India and the Diaspora, Routledge South Asian Religion, London and New York, Routledge.