Abstract:
بهدنبال مذاکرات صورت گرفته میان ایران و گروه 1+5 در راستای دستیابی به توافق هستهای که از سوم آذر 1392 به طور رسمی آغاز شد و نهایتاً در 23 تیر 1394 منجر به توافق هستهای میان ایران و 1+5 شد، تصور اولیه این بود که رویکردهای تقابلآمیز میان ایران و طرفین توافق بهخصوص امریکا کاهش خواهد یافت. اما در ادامه شرایط بهگونهای پیش رفت که در بسیاری از حوزهها نه تنها شاهد کاهش تنش میان ایران و امریکا نبودهایم بلکه شاهد افزایش تنش در سایر حوزهها میان دو کشور بودهایم.. در پژوهش حاضر تلاش خواهد شد با بررسی راهبرد تقابلآمیز امریکا در برابر ایران، رویکرد ایران در برابر راهبرد تقابلآمیز امریکا پس از برجام مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد. بر اساس هدف پژوهش حاضر پرسش اصلی مقاله این است که؛ رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از توافق هستهای در خصوص راهبرد تهاجمی و تقابلآمیز امریکا چگونه قابل تحلیل و ارزیابی میباشد؟ فرضیه پژوهش به دنبال مطالعه و بررسی واقعیتهای مسلم اینگونه تنظیم شده است که؛ رویکرد سیاست خارجی ایران پس از توافق هستهای در برابر راهبرد تهاجمی و تقابلآمیز امریکا در قالب بازدارندگی بر مبنای مولفههایی نظیر گسترش روابط با کشورهای همسایه، تقویت محور مقاومت در راستای کاهش هزینه و افزایش منافع ملی ایران قابل تحلیل و ارزیابی میباشد. شیوه گردآوری منابع در مقاله حاضر کتابخانهای بوده و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی، تجزیه و تحلیل مطالب استفاده شده است.
Extensive efforts have been made in the direction of nuclear diplomacy between Iran and the 5+1, which ultimately led to the JCPOA agreement. In this article, while examining the post-JCPOA era, using the theory of deterrence, the analysis of Iran's policies towards the United States of America will be discussed and a suitable solution will be presented. Also, in the article leading to the different strategies of the parties, the consequence of each strategy is expressed quantitatively for its correct and easy understanding. In this article, the main question is; From the perspective of deterrence theory, the foreign policy strategy of the Islamic Republic of Iran in the post-JCPOA era can be analyzed and evaluated based on what approach and components? The main hypothesis; Iran's foreign policy in the post-JCPOA era is based on America's offensive strategy in the framework of a realistic deterrent defensive approach based on Iran's relationship with neighboring countries and strengthening the axis of resistance and rational calculation in order to reduce costs and increase benefits. The main objective; The review and analysis of the foreign policy strategy of the Islamic Republic of Iran in the post JCPOA era towards the United States of America is from the perspective of deterrence theory. In this research, a library method was used to collect sources and a descriptive analytical method was used to analyze the materials.
Machine summary:
بـر اسـاس هـدف پژوهش حاضر پرسش اصلی مقاله ین است که ؛ رویکرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایـران پـس از توافق هسته ای در خصوص راهبرد تهاجمی و تقابل آ یز امریکا چگونه قابل تح یل و ارزیابی می باشـد؟ فرضیه پژوهش به دنبال مطالعه و بررسی واقعیت های مسلم ایـن گونـه تنظـیم شـده اسـت کـه ؛ رویکـرد سیاست خارجی یران پس از توافق هسـته ای در برابـر راهبـرد تهـاجمی و تقابـل آمیـز امریکـا در قالـب بازدارندگی بر مبنای مولفه هایی نظیر گسترش روابط با کشـورهای همسـایه ، تقویـت محـور مقاومـت در راستای کاهش هزینه و افز یش منافع ملی یران قابل تح یل و ارزیابی می باشد.
جغرافیای سیاسی، فرهنگی و جغرافیای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خاورمیانه جذابیت ویژه ای برای ایالات متحده امریکا ایجاد کرده است و طی چهل و چهار سال اخیر، چهار رویکرد مختلف درباره ایران به کار گرفته شده است ، که میتوان به اختصار به رویکرد سازش ، رویکرد جنگ با ایران ، رویکرد تغییر رژیم جمهوری اسلامی ایران و نهایتاً رویکرد پذیرش ایران به عنوان قدرت هسته ای جهانی و اتخاذ بازدارندگی در مقابل آن اشاره کرد.
جمهوری اسلامی ایران نیز در قبال سیاست های ایالات متحده امریکا در مورد مسائلی مانند: تحریم ، گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، توان دفاعی موشکی و حقوق بشر سعی نمود، سیاست های متقابلی را از خود نشان دهد و به سمت سایر کشورهای جهان حرکت نماید؛ در همین راستا، سندهای همکاری مختلفی (مانند برنامه ٢٥ ساله همکاری های مشترک ایران و چین ) را امضاء نمود، همچنین وارد سازمان همکاری شانگهای شد.
جمهوری اسلامی ایران در سیاست های خود در خصوص منطقه و نظام بین الملل به سمت کشورهای همسایه تمایل پیدا کرد و همچنین درصدد افزایش توان قدرت سیاسی، امنیتی و نظامی محور مقاومت برای دست یابی به اهداف کلان خود در سیاست خارجیاش برآمد.