Abstract:
یکی از مباحث مهم در زمینه اخلاق، که در هر مکتب اخلاقی باید به آن پرداخته شود و کاربردهای مختلفی نیز دارد، «قلمرو اخلاق» یا به تعبیری قلمرو ارزشهای اخلاقی است. این بحث با تعریف اخلاق ارتباط روشنی دارد؛ زیرا میتوان اخلاق را بهگونهای تعریف کرد که فقط بخشی از ارزشها را شامل شود؛ چنانکه میتوان آن را بهگونهای دیگر تعریف کرد که دایرهاش وسیعتر باشد. هرچند در محافل علمی در این زمینه کموبیش اختلافاتی بهچشم میخورد. ارزش اخلاقی به چیزی اطلاق میشود که در کمال نهایی انسان موثر است. ازاینرو، همه واجبات فردی و اجتماعی و مستحبات باید به گونهای انجام شوند که زمینهساز سعادت انسان شوند. البته باید توجه داشت که ارزش اخلاقی در عرف، شرع و از نظر عقل به نیت وابسته است. اولا باید رفتار دارای حسن فعلی باشد. ثانیا، ارزشهای اخلاقی و معنوی در دین و براساس بینش الهی، دارای مراتب است و از نظر ارزش و اعتبار یکسان نیستند.
Machine summary:
قلمرو ارزشهاي اخلاقي دربارة رابطة اخلاق با بسياري از رشتههاي علوم انساني، ابهامهايي وجود دارد؛ ازجمله اينکه اولاً آيا ميان علوم مختلف و اخلاق، مرز مشخصي وجود دارد يا مباحث اين علوم با موضوعات اخلاق کموبيش تداخل دارند؟ ثانياً از ديدگاه آن دسته از مکاتب اخلاقي که معتقد به دين نيستند، بين دين و اخلاق چه رابطهاي وجود دارد؟ براي مثال، در علوم حوزوي اين بحث بسيار مطرح است که چه مسائلی را بايد در فقه مطرح کرد و چه مسائلي در اخلاق قابل طرح است؛ آيا ميان علم فقه و اخلاق مرز مشخصي وجود دارد يا مسئله به گونة ديگري است؟ آيا ميان مباحث علوم مختلف و اخلاق مرزي وجود دارد يا اين مباحث فيالجمله تداخل دارند و برخي از مسائل آنها با هم مشترکاند؟ اين مسئله دربارۀ روابط خانوادگي نيز مطرح ميشود.
در اين صورت، انجام يک امر عرفي مانند رعايت قوانين رانندگي که رعايت آن، به علت ترس از جريمه شدن توسط قانونگذار نيست، بلکه درحقيقت اطاعت از احکام حکومت اسلامي است ـ که در رأس آن وليفقيه قرار دارد ـ ميتواند ارزش اخلاقي داشته باشد؛ درعينحال ميتواند يک مسئلۀ حقوقي هم باشد، و حتي ميتواند جنبة سياسي نیز داشته باشد؛ به اين بيان که گاه تخلفاتي که در جامعه رخ میدهد، براي اظهار مخالفت با نظام حاکم است.
براي اينکه بحثی تطبيقي انجام شده باشد و به تفاوتهاي اين نظر با ساير نظرها توجه شود، خوب است اشارهاي به اصول مکاتب اخلاقي داشته باشيم.