Abstract:
نقاشیهای دیواری میراث تاریخ شیعی در قالب هنر عامیانه از اواخر دورۀ صفوی و اوجگیری آن از دوران قاجار به بعد، بعنوان بخشی از فرهنگ دینی تاریخی اجتماع عامه در بناهای مذهبی(بقاع، تکایا، و امامزادهها) با تداوم کاربری تا به امروز، سبب ظهور نگرش مخصوص به ویژگیهای شاخص این نقاشیها و انتظارات مخاطبان عامۀ آنها بعنوان مخاطبان هدف، در فرایندهای مرمتی میگردد. این مقاله با هدف بررسی تأثیرات ارزشهای نقاشیهای عامیانۀ تاریخ شیعی و انتظارات مخاطبان عامۀ امروزی آنها، بر ادراک ایشان از روایتهای تاریخی دیوارنگارهها در طی بازسازی تصویری این آثار، انجام گرفت. این مهم به سبب گسترش رویکردهای ارزشمحور در مبانی مرمت معاصر و اهمیت مبحث جامعهشناسی مخاطبان هنر عامه و به جهت فقدان پژوهشی آکادمیک در این زمینه در داخل کشور، صورت گرفته است. این مقاله در یک روش کیفی، از مطالعات کتابخانهای و فن مصاحبۀ هدفمند و نیمه ساختاریافته با 13نفر از متخصصین جهت جمعآوری دادهها استفاده کرده، و با رویکرد پدیدارشناسی کُلایزی به صورت طبقهبندی مصاحبهها تا دستیابی به پاسخ سؤال تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. . یافتههای پژوهش منجر به دستیابی به 6مقولۀ فرعی و 11زیرمقوله گردید که مقولات فرعی بعنوان عوامل مؤثر بر بازسازی کمبودهای دیوارنگارههای عامیانۀ مذهبی براساس اولویتهای ارزشی و انتظارات مخاطبان عامۀ این آثار عبارتند از:1) جایگاه ارزشهای ویژۀ نقاشیهای عامیانۀ تاریخ شیعی، 2) عوامل مؤثر بر ادراک مخاطبان عامه 3) عوامل مؤثر بر بازخوانی ذهنی مخاطبان 4) تعریف مخاطبان هدف(ذینفعان) 5) انتظارات مخاطبان از خوانش تصاویر روایات تاریخی-مذهبی، و 6) انتظارات مخاطبان از مرمت و بازسازی نقاشیها؛
Murals of Shia’s history from the late Safavid period and its culmination from the Qajar period onward as the historical religious culture of the public in religious historical sites to this day by continuity of use, cause the emergence of a special attitude to the outstanding features of these paintings and the expectations of their general audience in the restoration.this article aimed to investigate the effects of the characteristics of folk-art paintings and the needs of their audiences, on their perception of the narrative during the reconstruction.This research has been done due to the development of value-based approaches in the restoration’s contemporary theory and the importance of the sociological issue of audiences, and the lack of academic research in this field in Iran. This article used purposeful and semi-structured interview techniques with 13 experts and library studies in a qualitative method and performed the analysis with the Colaizzi phenomenological approach by categorizing the interviews. The findings led to the achievement of 6 auxiliary categories and 11 subcategories, that auxiliary categories as factors affecting the reconstruction of the loss of religious-narrative folk murals based on value preference and the expectations of their general audience are:1)the place of special values of folk-art paintings of Shia’s history, 2)factors affecting the perception of public audiences 3)factors affecting the mental retelling of public audiences 4)definition of target audiences(stakeholders),5)the expectations of the public audience from reading the images of historical-religious narratives, and 6)the expectations of the public audience from the restoration and reconstruction of the paintings;
Machine summary:
مسلم است که مرمت اين ديوارنگارههاي عاميانۀ مذهبي در کشورمان که ارزش منحصربه فرد آنها در هويت غير قابل جدايش از عملکردشان نهفته است ، نيز از اين قاعدة سردرگمي مستثنا نبوده است ؛ به ويژه در ارتباط با کمبودهاي بزرگ و قابل توجه در اين آثار که بر مبناي شيوههاي پيشين و مباني کلاسيک مرمت ، قابليت بازسازي تصويري نداشته اند؛ بنابراين اين پژوهش جهت پاسخگويي به اين سؤال که : ويژگيها و ارزشهاي مختص اين ديوارنگارههاي عاميانه تاريخي مذهبي، در کنار انتظارات مخاطبان عامۀ آنها از ادراک نقاشيها، چه تأثيري بر تصميم گيريهاي مرمت و بازسازي اين آثار خواهد داشت ؟ انجام گرديد و تحقيق در سه حوزة ١) تاريخ هنر نقاشي عاميانه ، ٢) مباني مرمت آثار تاريخي، و ٣) بخشي از جامعه شناسي مخاطبان هنر، صورت پذيرفت .
در حوزة ادبيات تحقيق مرتبط با نقاشيهاي تاريخي مذهبي، منابع متعددي به ذکر زمينه هاي شکل گيري اين سبک هنري، اقدامات و خصايص نقاشان مردمي آنها و نيز ويژگيهاي مخاطبانشان، مضامين روايات نقاشي شده و تأثيرات تعزيه بر آنها، پرداخته اند (عليمحمدي اردکاني، ١٣٩١: ٣٧، ٣٩، ٢٧٩-سيف ، ١٣٧٩: ١٨، ١٩، ٤٢،٤٣،٨١-پوپ، و اکرمن ، ١٣٨٧: ٦١٥-آژند، ١٣٨٩: ١٨٧-محمودينژاد، ١٣٨٨: ١٨، ٣٢،٣٣، ٣٧تا٤٠١٩-پوراحمد جکتاجي، ١٣٨٥: ٤٩، ٥١، ٥١-اخويان،١٣٩١- ميرزاييمهر، ١٣٨٦: ١٢، ١٣، ١٩، ٢١، ٦٠، ٦٣، ٩٨، ١١٠ و ١١١-عيسيزاده، ١٣٩٢: ٧و٨، ١٠-کوثري، ١٣٩٠- عناصري، ١٣٨٣-افهمي، و شريفي مهرجردي، ١٣٨٩-محمودي، و طاووسي،١٣٩٠-حسينيراد، و عزيززادگان، ١٣٩٠-شادقزويني، ١٣٩٧).