Abstract:
موضوع «نسبت بین حوزه و نظام اسلامی» از مسائل مهم سیاسی تاریخ معاصر به شمار میآید. این مهم بهویژه بهخاطر تاسیس نظام جمهوری اسلامی توسط روحانیت از اهمیت دوچندان برخوردار است. این تحقیق که به روش توصیفی ـ تحلیلی و نیز تحلیل محتوا است درصدد پاسخ به این پرسش است که «نسبت بین حوزه و نظام اسلامی از منظر امام خامنهای چگونه تحلیل میشود؟» نتیجۀ این پژوهش این است که از منظر مقاممعظمرهبری جریانات سیاسی حوزه، عموما به دو دستۀ جریان موافق و مخالف با انقلاب تقسیم میشوند. رابطۀ جریان موافق با انقلاب در حوزه و حکومت، تنگاتنگ، تعاملی و حمایتی باید باشد. ایشان به چهار شبهۀ برآمده از این مسئله، جواب میدهند که شامل نقض استقلال حوزهها، دورماندن از درس و بحث، قداستزدایی از پیکرۀ حوزه و روحانیت و شبهۀ آخوند حکومتی میشود.
The issue of "the relationship between the seminary and the Islamic
government" is one of the most important political issues in
contemporary history. This is especially important because of the
establishment of the Islamic Republic by the clergy. This descriptiveanalytical
research seeks to answer the question: "How is the relationship
between the seminary and the Islamic government analyzed from the
perspective of Ayatollah Ali Khamenei?" The result is that from the
opinions of the Supreme Leader, the political groups of the seminary are
generally they are divided into two groups, those who are in favor and
those who are against the revolution. The relationship between the group
in favor of the revolution in the seminary and the government should be
close, interactive and supportive. The group who are in favor of the
revolution respond to four doubts: violation of the seminary's
independence, distance from education, de-sanctification of the seminary
and the clergy, and suspicion of the government's clergy.
Machine summary:
حوزه به نظام احتیاج دارد: «حوزۀ علمیه در این دوران، جوهر حیات و رشد و بالندگی خود را مرهون انقلاب اسلامی و امام عظیمالشأن آن و مجاهدتهای ایثارگرانی است که به عشق دین خدا و به امید حاکمیّت آن، جان و تن خود را به میدان فداکاری بردند» (پیام به جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیۀ قم به مناسبت تشکیل شورای سیاستگذاری حوزه، 24/ 8/ 1371) به تعبیر ایشان: «انقلاب اسلامی که از حوزه و به رهبری برجستهترین فرزندان و تربیت شدگان آن، سر کشید و امواج جهانی را در جهت عکس تدابیر و امیدهای استکبار، هدایت کرد، حوزۀ علمیه را نیز درخشش و جذابیت و اعتباری تازه داد و بذر امید و روشنبینی و عشق به حرکت را در آن کاشت »؛(همان) چرا حوزه به نظام مدیون است؟ به این خاطر که: «نظام اسلامى یک امکان عظیمى را در اختیار داعیان الىاللّه و مبلّغان اسلام قرار داده.
در این میان چهار شبهۀ مهم پیش میآید، شبهۀ اول: اینکه آیا تعامل و ارتباط بین حوزه و حکومت، موجب نقض استقلال حوزهها نمیشود؟ شبهۀ دوم: اینکه آیا دخالت طلاب در سیاست مانع از وظیفۀ اصلی آنان که همان درس خواندن است، نیست؟ شبهۀ سوم: اینکه آیا دفاع از حکومت و ورود در عالم سیاست موجب قداستزدایی از پیکرۀ حوزه و روحانیت نخواهد شد؟ و شبهۀ چهارم: اینکه آیا موجب نخواهد شد که مردم روحانیان را آخوند حکومتی بنامند؟ با بررسی بیانات رهبر فرزانۀ انقلاب میتوان پاسخ به پرسشهای فوق را پیدا کرد.