Abstract:
با وجود اینکه حکاکی همچون قلمزنی یکی از روشهای ایجاد نقش بر روی فلز است، مطالعۀ نظاممندی از ویژگیهای فنی و هنری آن انجام نشده است. این هنر نیز مانند بسیاری از هنرها در دورۀ قاجار رو به افول گذاشته، اما تا به امروز به حیات خود ادامه داده و با گذشت زمان، پویایی و مانایی خاصی به هنر فلزکاری بخشیده است. شهرستانهای شاخص حکاکی در ایران دورۀ معاصر شامل تبریز، زنجان، طبس، کرمان و یزد است. هدف تبیین ویژگیهای فنی و هنری حکاکی در شهرستانهای مذکور است و بهدنبال پاسخ بدین پرسش است که خصوصیات فنی و هنری حکاکی معاصر ایران در شهرهای مذکور چیست؟ تحقیق از نظر هدف بنیادی و از نظر روش و ماهیت، توصیفیتحلیلی است. روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای بوده و بهویژه بر دادههای میدانی استوار است. یافتههای حاصل از این پژوهش گویای این است که نقوش کنداک تبریز، پلیکان و نخل طبس، نقوش ابتدایی کرمان و گل و مرغ یزد منحصربهفرد است. قلمهای مادر، چزقل و سایه در تبریز، قلمهای تک، جفت و دلما در زنجان، قرمز قلم، سفید قلم و تک در طبس و قلم رورو کرمان برای کاربرهای متنوع در طرح و نقش استفاده شده است. آبکاری به روش الکترولیز در یزد نمود بصریِ زیبایی به فلز داده است. برخی از این نقوش تبدیل به نماد در شهرهای مذکور شده، برخی در بوتۀ فراموشی قرار گرفته و تعدادی هنوز نفس میکشند.
Although the art of engraving such as engraving on metal ware is one of the methods of creating patterns, but a systematic study of its technical and artistic features has not been undertaken. This art, like many other arts in the Qajar era, has declined but has continued to this day. Despite such decline, the passage of time has granted the art of metalworking special dynamism and meaning. Outstanding cities in art of engraving in contemporary Iran are Tabriz, Zanjan, Tabas, Kerman, and Yazd. This article aims to explain the technical and artistic features of engraving in these cities and to elaborate on the technical and artistic characteristics of art of engraving in these cities. This research is fundamental in terms of purpose and descriptive-analytical in terms of method and nature. The method of data collection is library study as well as field study. The findings of this study indicate that the designs of Tabriz’s Kandak, Tabas’s pelicans and palms, Kerman’s simple designs, and Yazd’s flowers and chickens are unique. Mother steel rods, chisel, and shadow in Tabriz, single steel rod, pair, and delma in Zanjan, red rod, white rod, and single rod in Tabas and Roro rod in Kerman have been used for various users in design and motif.Electrolysis electroplating in Yazd has granted appealing appearance to the metal.Some of these motifs have turned into symbols in the aforementioned cities, while some others are going to be gradually forgotten. However, there are some others still practiced.
Machine summary:
تبيين ويژگيهاي فني و هنري حکاکي در مناطق شاخص ايران دورٔە معاصر فاطمه خانه زرين *** عليرضا شيخي تاريخ دريافت : ۱۴۰۰/۶/۲۷ تاريخ پذيرش: ۱۴۰۰/۱۰/۲۰ / چکيده دوفصلنامه علميهنرهايصناعيايران با وجود اينکه حکاکي همچون قلم زني يکي از روشهاي ايجاد نقش بر روي فلز است ، مطالعـۀ نظـاممنـدي از ويژگيهـاي فنـي و هنـري آن سال پنجم ، شماره ۱، پياپي ۸ انجام نشده است .
مقالات و پاياننامه ها نيز در اين زمينه عمدتا ديدي تاريخي داشته اند؛ از جمله مقالاتي که آثـار فلزکـاري دورٔە مشـخص را مـورد مطالعه قرار داده، عبارتاند از: «فلزکاري نيشابور در دورٔە اسلامي (قرن ٢ تا ۶ق )» (دهپهلوان و شريفان ۱۳۸۷)، «بررسـي هنـر فلزکـاري در دوران سلجوقي» (آيت الله زاده شيرازي ۱۳۶۲)، «موزٔە آستان قدس (آثار قلم زني)» (خوشدل ۱۳۴۸)، «بررسي مـواد، مصـالح و تکنيـک هـاي ساخت بخورسوزهاي فلزي دورٔە سلجوقي ناحيۀ خراسان» (هاشمي و صالحيکـاخکي، ۱۳۹۱)، «زبـان و بيـان در هنـر فلزکـاري ايـران دورٔە اسلامي» (خزايي و موسوي حجازي ۱۳۹۱)، «هويت اسلاميايراني در فلزکاري عصر صفوي با تکيه بر کتيبه هاي موجود بر روي آثار فلزي » (افروغ و نوروزيطلب ۱۳۸۹)، «بررسي نقش فلز در اشياء ويـژٔە عاشـورا» (لطيـف زاده ۱۳۸۸)، «نمـاد و نمـود نـام علـي(ع ) در هنـر فلزکـاري صفويه و قاجار» (فراست ۱۳۸۷)، «احجام فلزي دوران اوليۀ اسلامي تا اواخر دورٔە سلجوقي» (ذبيح الله سماکوش و خزايي ١٣٨۵) و «تحليل زيباييشناسانۀ تزيين در هنر فلزکاري ايران (دورٔە اسلامي تا حملۀ مغول)» (موسوي حجازي و انصاري ۱۳۸۱).