Abstract:
یکی از داستانهای عامه فارسی، فیروزشاهنامه به روایت محمد بیغمی است. ذبیحالله صفا قسمتی از این داستان را با نام دارابنامه در سال 1341-1339 تصحیح و منتشر نمود که بدون هیچ تغییری در سال 1381 تجدید چاپ شد. قسمت دیگری از این داستان را ایرج افشار و مهران افشاری با نام فیروزشاهنامه در سال 1388 تصحیح و به زیور چاپ آراسته نمودند. گرچه تصحیح هر دو قسمت با دقت انجام پذیرفته است، در آنها پارهای لغزشها دیده میشود. چون روایت بیغمی، افزون برجنبههای هنری و ادبی، فواید زبانی بسیار دارد و در بررسی تاریخ اجتماعی ایران در سدههای گذشته، مفید است بایسته است که متن آن حتی الامکان بدون لغزش در اختیار دلدادگان داستانهای عامه فارسی و پژوهندگان این حوزه قرار گیرد. در این مقاله با توجه به ضبط نسخههای اصل و رجوع به منظومهها و دیوانهای شاعرانی که ابیاتی از آنها در فیروزشاهنامه نقل شده است و مقابله عبارات تکراری و قالبی کتاب، صورت درست این لغزشها نشان داده است.
Firooz Shahnameh, as one of the Persian folk tales, was narrated by Mohammad Beighami. Zabihullah Safa did its textual correction and published a part of it, titled Darabnameh, during 1950-1962. It was reprinted in 2002 without any changes. Iraj Afshar and Mehran Afshari did textual criticism of another part of the story under the name of Firooz Shahnameh in 2009 and published it. Although the textual criticism of both parts has been done carefully, some slips can be seen in them. Because Beighami's narration, in addition to artistic and literary aspects, has many linguistic benefits and is useful in studying the social history of Iran in the past centuries, its text should be provided to lovers of Persian folk tales and scholars in this field as much as possible without slipping. In this article, according to the recording of the original copies and referring to the poems of the poets whose verses have been quoted in Firooz Shahnameh and the confrontation of the repetitive and stereotyped expressions of the book, the correct form of these slips are presented.
Machine summary:
چون نام اين داستان در دست نويس کتابخانه «روان کوشکي» واقع در ترکيه ، داراب نامه ضبط شده است ، صفا اين نام را بر کتاب نهاد اما وي به درستي حدس زده بود که نام صحيح اين داستان بايد فيروزشاه نامه باشد.
محمود اميدسالار در مقاله «داراب نامه » مندرج در دانشنامه زبان و ادب فارسي درباره اين کتاب و چاپ و ترجمه هاي آن سخن رانده و خلاصه داستان را آورده است .
به جز مقالات دانشنامه اي، مقاله هاي متعدد ديگري پيرامون فيروزشاه نامه نوشته شده که محور بحث بيشتر آن ها، تصحيح واژه هاي مغلوط اين کتاب نيست و يادکرد آن ها در اينجا ضرورتي ندارد.
اين کلمه به همين صورت و در ساخت مبالغه آن «جفاجف » در داراب نامه بيغمي (که اصلا مجلدات آغازين فيروزشاه نامه ) است ، بسامد فراوان دارد: «طراقاطراق گرز گران و جفاجاف تيغ بران و جراجر گوش هاي کمان و فرافر تيرهاي پران » (بيغمي، .
در داراب نامه بيغمي نيز دست کم در سه موضع ، عباراتي کمابيش بلند از سندبادنامه ظهيري برداشت شده است که از مقابله آن ها ميتوان پاره اي از لغزش هاي راه يافته به داراب نامه را تصحيح کرد.
در سندبادنامه مصحح محمدباقر کمال الديني، به جاي «گران انجام »، «گران لجام » آمده است (رک: ظهيري سمرقندي، ۱۳۸۱: ۴۲) اما ضبط سندبادنامه تصحيح احمد آتش مانند ضبط داراب نامه گران انجام است (رک: همان ، ۱۹۴۸: ۵۶) ظاهرا ضبط «گران لجام » درست نمي نمايد چه لجام (لگام ) براي فيل به کار نميرود.
اين بيت در فيروزشاه نامه به صورت درست ، نقل شده است .