Abstract:
مکتب اعتبارسنجی متاخرین که میراثدار مکتب حله در چگونگی رویارویی با احادیث است، با چالشهایی روبرو است. از مهمترین آن میتوان به فقدان توصیف بسیاری از روایان نقش آفرین در انتقال احادیث شیعه، در منابع نخستین رجالی اشاره کرد. توثیقات عام از جمله راهکارها برای رهایی از این چالش است. از میان توثیقات عام، نظریۀ اکثار، بستر مناسبی برای توثیق بسیاری از راویان مجهول یا تضعیف شده به شمار میرود. در کلمات بزرگان سه بیان برای این نظریه به چشم میخورد که گستردهترین آن منسوب به سیدموسی شبیری زنجانی است؛ بنابر این بیان اگر یک راوی ثقۀ جلیل القدر که عادت به نقل از ضعفاء ندارد، به فراوانی از یک راوی ناشناخته نقل روایت کند، فراوانی نقل وی کاشف از وثاقت استاد در نزد راوی مکثر است. دو دلیل اعتبار و حساسیت دانشمندان رجالی در اطلاع رسانی، پشتوانۀ بنیادین بیان مزبور است. به نظر میرسد مجموعۀ تقریرات سهگانه با سه ابهام عام و تقریر ویژۀ سیدموسی شبیری نیز با شش ابهام خاص روبرو است؛ بنابراین پیش از برطرف شدن این ابهامات، نمیتوان نظریۀ اکثار را به عنوان ضابطهای کلی از توثیقات عام پذیرفت.
منهج تقییم اعتبار الروایات للمتاخرین الذی یتاثر من منهج مکتب الحله، یواجه عده تحدیات فی کیفیه مواجهه الاحادیث. یمکن الاشاره من اهمها الی عدم توصیف الکثیر من الرواه الذین لعبوا دورا فی نقل احادیث الشیعه فی المصادر الرجالیه الاولی. الثوثیق العام من احدی الطرق للتخلص من هذا التحدی. من بین التوثیقات العامه نظریه الاکثار تعد منصه مناسبا للتحقق من وثاقه الکثیر من الرواه المجهولین و الضعفاء. هناک ثلاث تقاریر بین عبارات العلماء لهذه النظریه، اکثرها شمولا ینتسب الی سیدموسی شبیری زنجانی. بحسب هذا البیان، اذا کان الروای ثقه جلیل القدر الذی لم یعتد علی النقل من الضعفاء و یروی مرارا عن راوی مجهول؛ فان تواتر روایته یکشف عن وثاقه الاستاذ عند من یکثر الروایه عنه. قرینه اعتبار و حساسیه الرجالیین فی الاعلام تعتبران الدعم الاساسی لهذا البیان. یبدو ان مجموع التقاریر الثلاثه یواجه ثلاث ابهامات عامه و ان التقریر الخاص لسیدموسی شبیری زنجانی یواجه ست ابهامات خاصه. علی هذا الاساس قبل رفع هذه الابهامات لا یمکن قبول نظریه الاکثار کمعیار عام من التوثیقات العامه
Machine summary:
بیان اول: اکثار یک یا چند راوی ثقۀ جلیل القدر از راویان مجهول یا تضعیف شده اگر گروهی از راویان جلیلالقدر از راوی دیگری که توثیق یا تضعیفی در کتابهای رجالی دربارۀ وی وارد نشده، روایت نقل کنند، این پدیده کاشف از آن است که راویان جلیلالقدر، هادوى تهرانى، تحرير المقال، ص104.
از سخن کشی و صاحب معالم چنین بر میآید که توثیق عام برخاسته از اکثار، اختصاص به اساتید مجهول ندارد؛ بلکه میتوان وثاقت نهایی راویان تضعیف شده را قابل توجه است که وحید بهبهانی در تعلیقهاش بر منهج المقال، هر یک از دو تقریر اول و دوم را جداگانه و به عنوان دلیلی مستقل بر قوت و وثاقت راوی مطرح نموده است.
1 بیان دوم: اکثار شاگرد از استاد هر چند با واسطه بر اساس تقریر دیگر از اکثار، اگر یکی از مؤلفان جلیلالقدر شیعه چون کلینی، صدوق، مفید یا طوسی، روایات فراوانی را از یک راوی نقل کنند، این نقل فراوان حکایت از اعتماد مؤلف بر وی یا آن طریق دارد.
1. ثقۀ جلیل القدر بر پایۀ این نگرش مقصود از ثقۀ جلیلالقدر، راویای است که دستکم توسط یکی از دانشیان رجال شیعه، توثیق شده و نیز متهم به روایت از ضعیفان نشده باشد؛ بنابراین کسانی که در یادکردشان در کتب رجالی تک واژۀ ثقه نیز وجود داشته و اکثاری از جانب آنها صورت گرفته باشد، از مصادیق مورد گفتگوی قاعدۀ اکثار هستند.