Abstract:
با پررنگ شدن روز به روز نقش رسانهها در فهم و شکلگیری انسانها و جوامع از خود و پیرامونشان و نقش بازیهای ویدئویی در این زمینه به عنوان یک رسانه بسیار تأثیرگذار، فهم روشهای تلاش این رسانه برای انتقال مضامین و نحوه به کار گرفته شدن این روشها در زمینههای مختلف سیاسی و فرهنگی اهمیت ویژهای پیدا میکند. این پژوهش تلاش میکند به کمک نگاه انتقادی پسااستعماری در مورد بخش مشخصی از بازیهای ویدئویی یعنی «بازیهای نبرد با تروریسم» که در ژانر تیراندازی تاکتیکال قرار دارند به تحلیل این مضامین بپردازد. این تحقیق با تجزیه و تحلیل محتوای چهار بازی تیراندازی تاکتیکال با مضمون نبرد با تروریسم با نامهای «هسته اسپلینتر: لیست سیاه»، «میدان نبرد 3»، «مدال افتخار: جنگجو» و «ندای وظیفه جنگافزار مدرن» به روش تحلیل مضمون برای بازیهای ویدئویی، به این موضوع میپردازد که بازیهای ویدئویی نبرد با تروریسم چه محتوایی را به مخاطب بیان میکنند. کشف و بیان انتقادی مضامین این بازیها که به شیوه استقرایی بر مبنای مفاهیم این بازیها صورت میگیرد، بیانگر این است که آنها فراتر از یک سرگرمی صرف، در راستای ارتباط راهبردی ایالات متحده مورد استفاده گرفته و با ارائه روایت راهبردی غرب از نبرد با تروریسم در چارچوبی شرقشناسانه، در تلاش برای تشدید دوانگاری متضاد برخاسته از استعمار نو، تعریف انسان خاورمیانهای مسلمان به عنوان دیگری تمدنی دنیای غرب، تثبیت برتری غرب بر شرق و تحقیر انسان شرقی بوده و با تعریف انسان شرقی به عنوان یک تهدید تروریستی فوری برای تمدن غرب بر لزوم نبرد پیشگیرانه با وی تأکید میکنند.
By becoming media’s role in understanding and formation of people and societies from themselves and their sphere bolder day by day, and because of video games’ role in this context as a very influencing medium, understanding theme-conveying methods of this interactive medium and knowing how these methods are employed in various political and cultural contexts gets special importance. This research tries to analyse these themes in a specific segment of video games i.e. “War on Terror” games in tactical shooter genre with the help of critical viewpoint of postcolonial studies. This research set to find what themes these war on terror games convey to user by analyzing four tactical shooter games named “Splinter Cell: Blacklist”, “Battlefiled 3”, “Medal of Honor: Warfighter”, and “Call of Duty: Modern Warfare”. This task will be done by employing thematic analysis method for video games. Critical discovery and expression of themes in these games explains that they are used in the strategic communication of US beyond pure entertainment. These games try to intensify the binary opposition arose from neocolonialism, define the Middle Eastern Muslim human as the Other of the western civilization, consolidate superiority of West to East, and humiliate Eastern human through presentation of a strategic narrative of War on Terror in an oriental framework, and also urge to a preemptive war with Eastern human by defining him as an imminent threat for Western civilization.
Machine summary:
کشف و بيان انتقادي مضامين اين بازيها که به شيوة استقرايي بر مبناي مفاهيم اين بازيها صورت ميگيرد، بيانگر اين است که آنها فراتر از يک سرگرمي صرف ، در راستاي ارتباط راهبردي ايالات متحده مورد استفاده گرفته و با ارائه روايت راهبردي غرب از نبرد با تروريسم در چارچوبي شرق شناسانه ، در تلاش براي تشديد دوانگاري متضاد برخاسته از استعمار نو، تعريف انسان خاورميانه اي مسلمان به عنوان ديگري تمدني دنياي غرب ، تثبيت برتري غرب بر شرق و تحقير انسان شرقي بوده و با تعريف انسان شرقي به عنوان يک تهديد تروريستي فوري براي تمدن غرب بر لزوم نبرد پيشگيرانه با وي تأکيد ميکنند.
بنابراين پس از ورودي نظري که نشان ميدهد بازي رايانه اي نيز يک رسانه با بعد راهبردي است و امکان تحليل گفتماني بر روي آن وجود دارد، در مورد روايت و متن در بازيهاي رايانه اي با مضمون مبارزه با تروريسم و تحليل انتقادي آن صحبت خواهيم کرد و نهايتا به روش شناسي و سپس ارائه نتايج يافت شده ميپردازيم .
در اين مقاله ، تمرکز ما به طور خاص بر بازنمايي نبرد با تروريسم و اهميت ايجاد و نحوه روايت آن در چهار بازي تيراندازي تاکتيکال مورد بررسي است ؛ مسئله اي که بعد از اتمام جنگ سرد و پس از يک خلأ چند ساله در وجود يک «ديگري تمدني» مناسب براي غرب ، به مرور تبديل به دوگانه اصلي در برابر «دنياي متمدن » شد و به خصوص پس از وقايع يازده سپتامبر تبديل به جريان اصلي رسانه اي غرب شد.