Abstract:
یکی از بنیادها و مبانی حاکمیت قانون برابری دولتها در حقوق و تکالیف است، در حالی که حق وتو به رغم قانونی بودن ناقض این اصل میباشد. برقراری صلح و امنیت جهانی و ایجاد همکاریهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از اساسیترین نیازهای بشر بوده، با تاسیس سازمان ملل متحد، سعی بر این بوده است که از طریق ارکان اصلی این نهاد و با پیشبرد هدفهای صلح بینالمللی، رفاه عمومی جهانیان، را جامه عمل پوشاند. ولی تا کنون خاصیت سیاست قدرت برخاسته از رهیافت رئالیستی به کندی هرچه بیشتر روند صلح و رفاه بینالمللی دامن زده است. حق وتو در اختیار قدرتهای بزرگ از جمله ابزارهای موثر سیاست قدرت رئالیستی است و از فعلیتیافتن اهداف حاکمیت قانون ممانعت مینماید. بر همین مبنا، این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی در صدد پاسخگویی به این سوال میباشد که، چه راهکارهای برای محدود کردن حق وتو که حاکمیت قانون را مخدوش نموده، وجود دارد؟ که برای اطمینان از حاکمیت قانون و حفظ و ترویج چندجانبهگرایی، اصلاحات شورا نه فقط یک گزینه است و نه یک گزینه اختیاری؛ بلکه تنها راهحل است. هدف مقاله مزبور، بررسی راهکارهای است که در زمینه تحدید حق وتو وجود دارند.
The equality of states in rights and obligations is a backbone component of the rule of law. However, veto power is against such equality. Global peace and security and political, economic, and cultural cooperation are essential for humans. The United Nations was founded to realize such objectives and contribute to international peace and welfare, while power-based politics arising from realistic strategies decelerates the implementation of international peace. The veto power is an effective mechanism of power-based politics that impedes the objectives of the rule of law. Therefore, this descriptive-analytical paper aims to identify solutions in order to constrain the veto power as a violation of the rule of law. To ensure the rule of law and preserve and promote multilateralism, the reform of the Security Council is the only solution rather than just an alternative.