Abstract:
مشارکت سیاسی بهعنوان یکی از شاخصهای عمده توسعه، تابع بسیار مهمی از ویژگیهای منحصر به فرد شخصیتی و تعاملی افراد بهویژه دانشجویان است. پژوهش پیشرو با هدف بررسی نقش واسطهای باورهای مذهبی در ارتباط بین ویژگیهای شخصیتی و مشارکت سیاسی دانشجویان انجام شد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی−همبستگی به شیوه مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اردکان در سال تحصیلی 1399−1400 بود که تعداد 300 نفر از آنان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس، جهت انجام پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی پنج عاملی نئو فرم کوتاه مککری و کاستا (1992)، پرسشنامه مشارکت سیاسی فرجزاده (1393) و پرسشنامه باورهای مذهبی خدایاریفرد (1374) بهره گرفته شد. دادههای حاصل از پرسشنامهها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد ویژگیهای شخصیتی رواننژندی، برونگرایی، دلپذیر بودن و باوجدان بودن بر مشارکت سیاسی در دانشجویان تاثیر مستقیم معناداری دارند (05/0P<)، اما ویژگی شخصیتی انعطافپذیری بر مشارکت سیاسی در دانشجویان تاثیر مستقیم معنیداری ندارد (05/0<P)؛ همچنین باورهای مذهبی بر مشارکت سیاسی تاثیر مستقیم معناداری دارند (05/0P<). ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، دلپذیر بودن، انعطافپذیری و باوجدان بودن نیز بر باورهای مذهبی در دانشجویان تاثیر مستقیم معناداری دارند (05/0P<)، اما ویژگی شخصیتی رواننژندی بر باورهای مذهبی در دانشجویان تاثیر مستقیم معناداری ندارد (05/0<P)؛ همچنین باورهای مذهبی، رابطه بین ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، دلپذیر بودن، انعطافپذیری و باوجدان بودن را با مشارکت سیاسی در دانشجویان بهطور معناداری میانجیگری میکند (05/0P<).
Political participation as one of the major indicators of development is a very important function of people's unique personality-interactive traits, particularly among students. The present research was conducted with the aim of examining the mediatory role of religious beliefs in the relationship between students' personality traits and their political participation. This descriptive-correlational research applied the methodology of structural equation modeling. The population included all the students of Ardakan University in the academic year 2020-2021. 300 students were selected among them by the convenience sampling as the sample. The NEO-Five Factor Inventory (NEO-FFI) (short form) (McCrae & Costa, 1992), the questionnaire of political participation (Farajzadeh, 2014), and the questionnaire of religious beliefs (Khodayarifard, 1995) were used for collecting the data. The data analyzed by descriptive and inferential statistics and showed that the personality traits of neuroticism, extroversion, agreeableness, and conscientiousness have a significant direct effect on political participation among students (P<0.05); while the personality trait of flexibility does not have a significant direct effect on political participation (P<0.05). In addition, religious beliefs have a significant direct effect on political participation (P<0.05). The personality traits of extroversion, agreeableness, flexibility, and conscientiousness also have a significant direct effect on religious beliefs among students (P<0.05); but the personality trait of neuroticism does not have a significant direct effect on religious beliefs (P<0.05). Moreover, religious beliefs significantly mediate the relationship between the personality traits of extroversion, agreeableness, flexibility, and conscientiousness and political participation among students (P<0.05).
Machine summary:
Stronge مطالعات فراواني دربـاره مشـارکت و فعاليـت هـاي سياسـي ، چگـونگي تغييـر و تحـول آن در نسل هاي مختلف و نيز علل کاهش آن در چند سال گذشته انجام شده است و ايـن يافتـه هـا نشـان مي دهد که از دو دهه گذشته ، انگيزه مشارکت سياسي دانشجويان کاهش يافته و ضـرورت مطالعـه مشارکت سياسي دانشجويان و عوامل تشکيل دهنده و مؤثر بر آن را بيش از پيش ساخته اسـت و بـا وجود علاقه آشکار به ويژگي هاي نسل کنوني دانشـجويان و نيـز سـطوح مشـارکت سياسـي آنـان ، پژوهش هاي اندکي در اين زمينه وجود دارد که به نظر مي رسـد بـا اجـراي ايـن پـژوهش در زمينـه شناخت تأثير ويژگي هاي شخصيتي بر مشارکت سياسي با نقـش ميـانجي باورهـاي مـذهبي و نيـز کشف راهکارهاي عملي حاصل از يافته هاي تجربي به منظور برنامه ريزي بهتر در توسـعه سياسـي ، نتايج قابل ملاحظه اي به دست آيد؛ همچنين تبيين کارکردهاي دانشگاه به عنوان يکي از بخش هـاي ساختار فرهنگي کشور و نقشي که دانشجو در اين زمينـه برعهـده دارد، بـه خـوبي مبـين توجـه بـه پژوهش در زمينه مشارکت سياسي دانشجويان است ؛ بنابراين براساس مطالب گفتـه شـده ، کشـف مدل يابي مشارکت سياسي دانشجويان بنابر ويژگي هاي شخصـيتي و باورهـاي مـذهبي از اهـداف پژوهشگر در انجام پژوهش پيش رو است .
براساس نتايج جدول ۹، اثر مستقيم انعطاف پذيري بر متغير مشارکت سياسي به لحـاظ آمـاري معنادار نيست ( فرضيه ۱−۵: بين باوجدان بودن و مشارکت سياسي دانشجويان رابطه وجود دارد.
براساس نتايج جدول ۹، اثر مستقيم روان نژندي بر متغيـر باورهـاي مـذهبي بـه لحـاظ آمـاري معنادار نيست ( فرضيه ۳−۲: بين برون گرايي و باورهاي مذهبي دانشجويان رابطه وجود دارد.