Abstract:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل نگرش مذهبی و عمل به باورهای دینی با تقلّب تحصیلی با تأکید بر نقش میانجیگر خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی− همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشآموزان دختر متوسطه دوم شهر خرمآباد به تعداد 9981 دانشآموز در سال تحصیلی 96−1395 بود که از این میان 240 نفر براساس قاعده سرانگشتی کلاین (2015) تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی برحسب ناحیه و پایه تحصیلی انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای عمل به باورهای دینی، نگرش مذهبی، خودکارآمدی تحصیلی و تقلّب تحصیلی استفاده شد. تمام تحلیلها به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شدند. نتایج نشان داد که عمل به باورهای دینی دارای اثر مستقیم و با میانجیگری خودکارآمدی تحصیلی اثر غیرمستقیم بر تقلّب تحصیلی داشت، اما نگرش مذهبی اثر مستقیم و غیرمستقیم بر تقلّب تحصیلی نداشت؛ همچنین اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر تقلّب تحصیلی منفی و معنادار بود. در مجموع میتوان گفت هرچند که نگرشها نقش مهمی در جهتدهی و شکلدهی به رفتارهای افراد دارند، اما نگرش مثبت مذهبی بهتنهایی یک عامل کافی برای بازداری از رفتار انحرافی نیست بلکه نگرش باید به عملکرد بینجامد تا نقش بازدارندگی داشته باشد.
The aim of the present study was to present a model of religious attitude and the practice of religious beliefs with academic cheating with an emphasis on the mediating role of academic self-efficacy. This descriptive-correlational study applied the structural equation modeling, and its population included all female students of second high school in the city of Khorramabad in the academic year 2016-2017 (9981 students). The sample size of 240 was determined by the rule of thumb Kline (2015), and the sample was formed by the stratified random sampling according to district and academic level. Collecting the data was done by the questionnaires of the practice of religious beliefs, religious attitude, academic self-efficacy, and academic cheating. All analyses were performed by the structural equation modeling. The results showed that the practice of religious beliefs, without the mediating role of academic self-efficacy, has a direct effect, and with the mediating role of academic self-efficacy, has an indirect effect on academic cheating; but religious attitude does not have any effect on academic cheating. Moreover, academic self-efficacy, negatively and significantly, has a direct effect on academic cheating. In general, it can be said in spite of the important role of attitudes in directing and forming individuals' behaviors, positive religious attitude, itself, is not the only sufficient factor of preventing deviant behavior, and it should result in a function, so that it can act as a deterrent.
Machine summary:
توجه بسياري از پژوهش هاي تجربي و نظري به منظور بررسي بررسي عوامل ، پيامدها و راهکارهاي جلوگيري از تقلب مي تواند گواهي بر اهميت و گستردگي اين مسئله باشد (خامسان و اميـري ، ۱۳۹۰؛ ديآنـدريا ٣ و همکـاران ، ۲۰۰۹)؛ درواقـع بـا توجـه بـه کارکرد، اهداف و ضرورت وجود مدارس ، يکي از مسائلي که مـي توانـد در کـارکرد ايـن نهادهـاي آموزشي اختلال ايجاد کند و مانع رسيدن آنها به اهداف شـان باشـد، تقلـب تحصـيلي ٤ و يـا عـدم صداقت علمي است (مـک کلانـگ و گابرسـون ،٥ ۲۰۲۱).
انجام پژوهش حاضر بدين سبب بود که پژوهش هاي علمي اندکي دربـاره تقلـب تحصـيلي در جامعه دانش آموزان انجام شده و پژوهشي در جامعـه دانـش آمـوزي يافـت نشـده اسـت کـه انـواع مختلف تقلب (در امتحانات ، تکاليف درسي ، تسهيل تقلب براي ديگـران ) را بـه صـورت يـک جـا بررسي کند؛ همچنين ، آنچه در اين تحقيقات از آن غفلت شده ، اهميت متغير ميانجي است که در اين پژوهش به نقش متغير ميانجي به عنوان يک تنظيم کننده توجه ميشود که اثرهاي ديگـر متغيرهـا را بر متغير وابسته تحت تأثير خود قرار مي دهد؛ ازاين رو پژوهشگر به دنبـال پاسـخ بـه ايـن پرسـش است که «آيا مدل ساختاري تقلب تحصيلي بر مبناي نگرش مذهبي و عمل بـه باورهـاي دينـي بـا ميانجيگري خودکارآمدي تحصيلي با داده ها برازش دارد يا خير؟».