Abstract:
با بررسی در معماری معاصر کشور مشاهده میشود که سبک نیوکلاسیک غربی کماکان مورد اقبال عموم و بعضا جامعه معماری قرار گرفته است. همانطور که در غرب سبک نیوکلاسیک حایز اهمیت بوده است، سبک ملی گرایی نیز با آغاز سده ی چهاردهم هجری شمسی و فراگیری پدیده ناسیونالیسم در سراسر جهان، در ایران نیز، پدید آمد و در راستای ایجاد این جریان فکری جامعه معماری آن زمان، آثاری هویتمند و با ارزش را که امروزه می تواند الگویی برای معماران باشد را بوجود آوردند. موضوع مهم مورد بررسی، چرایی انزوال این سبک در ایران و بالعکس فراگیری سبک های باستانی دیگر کشورها در عرصه بین الملل است. در این پژوهش از روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی با راهبرد تفسیری -تاریخی به منظور شناخت و تبیین شاخصه های تاثیرگذار بر ایجاد و ماندگاری سبک ملی گرایی در دو کشور ایران و ایتالیا استفاده شده است، علت انتخاب این دو کشور را می توان غنای تاریخی و معماری آنها دانست. کشورهایی که دارای پیشینه قوی از معماری باستانی هستند و با الهام از آن ها می توانند به یک سبک و اصول متعالی دست پیدا کنند. در این پژوهش تلاش است که در ابتدا به تشریح سبک ملی پرداخته شود و سپس در دو کشور ایران و ایتالیا مورد ارزیابی قرار گیرد. نهایتا با مطالعه تطبیقی بین آثار موجود در این سبک، عوامل انحطاط یا ثبات آن را در هر دو کشور ذکر شده استخراج می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، ساده کردن و یا به عبارت دیگر، امروزی کردن این نشانه ها و همین طور استفاده از تناسبات ساده ی جاری در معماری باستانی در قرن حاضر می تواند کارآمد تر باشد.
Machine summary:
همانطور که در غرب سبک نئوکلاسيک حائز اهميت بوده است ، سبک ملي گرايي نيز با آغاز سده ي چهاردهم هجري شمسي و فراگيري پديده ناسيوناليسم در سراسر جهان ، در ايران نيز، پديد آمد و در راستاي ايجاد اين جريان فکري جامعه معماري آن زمان ، آثاري هويتمند و با ارزش را که امروزه ميتواند الگويي براي معماران باشد را بوجود آوردند.
در اين پژوهـش از روش تحقيق تحليلي- تطبيقي با راهبرد تفسيري -تاريخي به منظور شناخت و تبيين شاخصه هاي تاثيرگذار بر ايجاد و ماندگاري سبک مليگرايي در دو کشور ايران و ايتاليا استفاده شده است ، علت انتخاب اين دو کشور را ميتوان غناي تاريخي و معماري آنها دانست .
١١٣ معماري شناسي | نشريه اختصاصي معماري و شهرسازي ايران ١-مقدمه با به روي کار آمدن قدرتمندان سياسي در قرن بيستم در اروپاي غربي که مظهر آن ظهور هيتلر در آلمان و موسوليني در ايتاليا بوده است ، جريانات فکري ناسيوناليستي در اين دو کشور و بسياري ديگر از کشورهاي جهان شکل گرفت که ايران نيز با به روي کارآمدن رضاشاه ، از اين قاعده مستثنا نبود.
در اين پژوهـش از روش تحقيق تحليلي - تطبيقي با راهبرد تفسيري -تاريخي به منظور شناخت و تبيين شاخصه هاي تاثيرگذار بر ايجاد و ماندگاري سبک ملي گرايي در دو کشور ايران و ايتاليا استفاده شده است .