Abstract:
مفسّران در طول چهارده قرن پس از نزول قرآن، معانی مختلفی برای واژه «أسماء» در آیه 31 سوره بقره بیان کردهاند. گروهی آن را بهمعنای «نامها و علامات اشیاء یا مخلوقات» گرفتهاند، گروهی دیگر به ضمایر موجود در آیه مثل «هُم» (در عَرَضَهُم) و «هؤلاء» توجه نمودهاند و آن را به «نامهای فرشتگان» یا «نامهای فرزندان آدم» معنا نمودهاند، برخی دیگر سیاق را مدّ نظر قرار داده و آن معانی را سبب برتری آدم ندانسته و «أسماء» را به «نامهای خداوند» یا «صفات الهی» معنا نمودهاند، و برخی دیگر، معانی دیگر. این نوشتار، به بررسی معنای «أسماء» در این آیه از چهار منظر میپردازد: لغت، سیاق آیات قبل و بعد، ارتباط با آیات همموضوع و احادیث مرتبط با آیه. بر این اساس، «ویژگیها» مناسبترین معنای قابل برداشت است؛ همان صفات برتری که ویژه انسان است و او را بر ملائک برتری میبخشد؛ معنایی که با ریشه لغوی هماهنگتر و با آیاتی که این واژه در آنها بهکار رفته، سازگارتر است.
During the fourteen centuries after the revelation of the Qur’an, commentators have expressed different meanings for the word asma’ in verse 31 of Surat Al-Baqara. Some have taken it to mean “letters and signs of objects or creatures”; others have paid attention to the pronouns in the verse such as hum (in aradahum) and ha’ula’ and have interpreted it as “names of the Angels” or “names of the children of Adam”; some others have taken the context into consideration and have not considered those meanings as the cause of Adam’s superiority and have taken asma’ as “Names of God” or “Divine Attributes”; and others have taken it by other meanings. This article examines the meaning of asma’ in this verse from four perspectives: the word, the context of the verses before and after, the relationship with the related verses, and the hadiths related to the verse. Accordingly, “attributes” is the most appropriate meaning to be implied; i.e., the same attributes of superiority that are specific to man and make him superior to the angels; the meaning of which is more concordant with the lexical root and more compatible with the verses in which the word is used.
Machine summary:
«اسماء» با توجه به احاديث حال بايد ديد آيا معناي ارائه شده از «أسماء» در اين نوشتار، يعني «ويژگي هاي برتر انساني » که تعليم آنها از جانب خداوند، با همان دميده شدن روح الهي در آدم صورت پذيرفته ، مخالفتي با احاديث معتبر دارد يا نه ؟ پس ابتدا بايد به اعتبار حديث توجّه نمود، سپس بررسي شود که آيا آن حديث معتبر، تاب معنايي غير از آنچه را که بيان مي کند، دارد؟ و آيا معناي ارائه شده سازگار با حديث معتبر هست ؟ احاديثي که در مورد معناي أسماء در اين آيه وجود دارد، غالباً داراي سند محکمي نيستند، ولي در هر صورت مي توان آنها را به دو دسته کلي تقسيم نمود: دستۀ اول ؛ احاديثي که «أسماء» را به «نام هاي اشياء و مخلوقات » معنا نموده اند؛ مانند احاديثي که محمدبن مسعود عّياشي در تفسير خود بيان نموده ، مثل اين حديث : «عن أبي ع بد اللّه قال سأ لتُهُ عن ق ول اللّه : «و علّم آدم ا لأ سماء کُلّها» ما هي قال : أ سماءُ ا لأ ودية و النّبات و الشّجر و ا لجبال من ا لأ رض » (عّياشي، ١٣٨٠: ٣٢/١) که امام صادق فرمود: منظور از «أسماء» درّه ها، گياهان ، درخت و کوه ها است .