Abstract:
«مشروعیت سیاسی» بهعنوان مهمترین مسئلة کلام سیاسی اسلام، حجم عظیمی از مباحث سیاسی متکلمان اسلامی را به خود اختصاص داده است. نظریة «بیعت مردمی» یکی از مهمترین دیدگاههای مشروعیت در کلام سیاسی اهلسنت است. مقالة حاضر بر تبیین و نقد ادلة اثبات دیدگاه بیعت از منظر غزالی و فخر رازی، بهعنوان دو شخصیت محوری و اثرگذار در اندیشة سیاسی اهلسنت، متمرکز شده است. سوال اساسی تحقیق این است که از منظر غزالی و فخر رازی، مراد از بیعت و ادلة اثبات مشروعیت بیعت چیست و چگونه ارزیابی میشود؟ این مقاله که با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کلامی، حدیثی و تاریخی اهلسنت تدوین شد، به تحلیل مسائل فوق پرداخته و به این نتیجه رسیده است که اصل دیدگاه و ادلة ایشان با اشکالات اساسی مواجه است و حتی بر اساس منابع خودشان نیز قابل دفاع نیست.
Machine summary:
سؤال اساسي تحقيق اين است کـه از منظـر غزالـي و فخر رازي، مراد از بيعت و ادلۀ اثبات مشـروعيت بيعـت چيسـت و چگونـه ارزيـابي مـيشـود؟ ايـن مقالـه کـه بـا روش توصيفي ـ تحليلي و با استفاده از منابع معتبر کلامي، حديثي و تاريخي اهل سنت تـدوين شـد، بـه تحليـل مسـائل فـوق پرداخته و به اين نتيجه رسيده است که اصل ديدگاه و ادلۀ ايشان با اشکالات اساسي مواجه است و حتي بر اسـاس منـابع خودشان نيز قابل دفاع نيست .
بيعت کاشف از نصب الهي دليل ديگر غزالي بر مشروعيت نظريۀ بيعت آن است که بيعت مردم و به عبارتي ديگـر، روي آوردن دل هـاي مـردم به سوي فرد يا افرادي، و در نتيجه ايجاد قدرت و شوکت براي حاکم ، امري اختياري نيست که بتوان بـا فريـب آن را به وجود آورد؛ بلکه اين اتفاق ، عنايت الهي است که خداوند به هر کسي خواست ، عنايت ميکند.
بر اساس اين دليل ، قدرت و شوکت عنايت الهي است که خداوند متعال به هر کسي خواست ، عنايـت مـيکنـد؛ ازاين رو عامل مشروعيت بيعت ، هدايت دل هاي مردم به تبعيت از حاکم است و انتخاب حـاکم سياسـي از راه بيعـت ، نصب غيرمستقيم از سوي نبي به شمار ميآيد.
دليل ديگر ايشان اين است که بيعت مردمي و تحقق شوکت براي حاکم ، کاشف از رضايت الهـي و نصـب از سوي خداوند است ؛ ولي با توجه به خطاپذيري مردم و امکان اثرپذيري آنها از هواي نفس ، آيـا مـيتـوان گفـت کـه همۀ انتخاب هاي مردم مورد رضايت خداي متعال است ؟ آيا خداي متعـال همـواره دل هـاي مـردم را بـراي انتخـابي صحيح هدايت ميکند و در نتيجه ، همۀ انتخاب هاي مردم امورياند که از جانب خداي متعال رهبري شده اند؟ ٦.