Abstract:
بررسی عملکرد رسانههایی که در حال حاضر با عنوان دینی شناخته میشود، نشاندهنده گونهای پراکندگی و هرج و مرج در شیوه ارائه معارف اسلامی بوده و مشاهده نتایج اقدامات انجامگرفته در راستای بهبود وضعیت کنونی، حاکی از آن است که عملاً هیچیک از این اقدامات در ارائه تعریفی واحد و شاخص از رسانه مطلوب دینی، شناخت دقیق ماهیت آن و بالاخره صدور احکام عملی مناسب فقهی و تدوین فقه رسانه متناسب با آن مؤثر نبوده و در بهترین حالت، تنها به ایجاد الزامی در پذیرش و پیروی از فتوایی واحد در عرصههای گوناگون فقه مقارن از جمله مسائل رسانهای انجامیده است. علت اصلی بروز چنین مشکلاتی، خلط در شناخت ماهیت و مفهوم رسانه و عدم توجه به رابطه میان دو واژه مهم «إعلام» و «دعوة» بوده است. هدف از تحقیق پیش رو که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، یافتن پاسخهای مناسب برای سؤالات «شاخص مطلوبیت رسانه دینی چیست و به چه روش به دست میآید؟»، «دستاورد فقهای مذاهب اسلامی در باب این مسئله چه بوده؟» و «آیا عملاً دستاوردی حاصل شده یا خیر؟» است. این پژوهش برای پرسشهای بالا به پاسخهای ذیل دست یافت: ۱. تبیین رابطه میان دو واژه «إعلام» و «دعوة» و انواع دیدگاههای مرتبط با آن جهت شناخت ماهیت رسانه دینی و سپس بیان مطلوبیت آن، ضروری است؛ ۲. قضایای صادره در زمینه رسانه دینی توسط محققان و فقها، مبتنی بر یکی از همین دیدگاههای موجود است؛ ۳. لازم است پیش از صدور احکام و فتاوای فقهی، تعریفی مشخص و واحد از رسانه دینی استخراج گردد.
The study of performance of the media, which is now known as religious, has shown a kind of dispersion and chaos in the way of presenting Islamic knowledge, and observing the results of the measures taken to improve the current situation, indicates that virtually none of these measures in providing a single and index definition of the desired religious media, accurate knowledge of its nature and finally issuing appropriate practical jurisprudential rulings and compiling media jurisprudence accordingly, has not been effective; and at best, these measures have only led to the need to accept and follow a single fatwa in various areas of contemporary jurisprudence, including media issues. The main reason for such problems is the confusion in understanding the nature and meaning of the media and not paying attention to the relationship between the two important words “a‘lam” and “da‘wah”. The purpose of the present descriptive-analytical research was to find appropriate answers to the questions “What is the desirability index of religious media?” and “How is it achieved?”, “What has been the achievement of the jurists of Islamic denominations on this issue?” and “Is there a practical achievement or not?”. This study obtained the following answers to the above questions: 1. Explaining the relationship between the two words “a‘lam” and “da‘wah” and the types of views related to it is necessary to understand the nature of religious media and then express its desirability. 2. The theories issued in the field of religious media by scholars and jurists are based on one of these existing views. 3. It is necessary to extract a clear and uniform definition from the religious media before issuing jurisprudential rulings and fatwas.
Machine summary:
رسانه مطلوب ديني از ديدگاه فقه مقارن مرتضي چيت سازيان ،١ عابدين مؤمني،٢ مهسا مولائي پناه 3 1 (تاريخ دريافت : ١٣٩٨/٩/٩، تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٩/٢٦) چکيده بررسي عملکرد رسانه هايي که در حال حاضر با عنوان ديني شناخته ميشود، نشان دهنده گونه اي پراکندگي و هرج و مرج در شيوه ارائه معارف اسلامي بوده و مشاهده نتايج اقدامات انجام گرفته در راستاي بهبود وضعيت کنوني، حاکي از آن است که عملاً هيچ يک از اين اقدامات در ارائه تعريفي واحد و شاخص از رسانه مطلوب ديني، شناخت دقيق ماهيت آن و بالاخره صدور احکام عملي مناسب فقهي و تدوين فقه رسانه متناسب با آن مؤثر نبوده و در بهترين حالت ، تنها به ايجاد الزامي در پذيرش و پيروي از فتوايي واحد در عرصه هاي گوناگون فقه مقارن از جمله مسائل رسانه اي انجاميده است .
مؤلفه هاي رسانه ديني در پژوهشهاي مرتبط با رسانه ديني اعم از فقهي و قرآني، جهت برشمردن مؤلفه ها چهار دسته کلي مشاهده شد که هر کدام سعي کرده اند تا مؤلفه هايي را براي آن ارائه کنند؛ به طور مثال ، چهار نمونه پژوهش در اين زمينه بررسي شده و اشکال آن بيان ميشود: دسته اول : پژوهشهايي که به مؤلفه ها و اصول دعوت اسلامي پرداخته اند و به طور مثال ، زيدان در بيان ويژگيهاي اصلي دعوت صحيح مواردي را ذکر ميکند؛ از جمله : ١.